عنوان مقاله :
بررسي علت قتل هاي عمدي در استان گلستان از سال هاي 90-95 و راهكارهاي پيشگيري از آن
عنوان به زبان ديگر :
An investigation of willful murders in Golestan province from 2011 to 2016 and the prevention ways
پديد آورندگان :
ديلم، مجيد
كليدواژه :
تعريف فقهي قتل , قتل شبه عمد , قتل خطا , قتل عمد
چكيده فارسي :
قتل به معناي پايان دادن به حيات انسانهاست كه اگر به صورت عمدي به وقوع بپيوندد، يكي از مهمترين عواملي است كه امنيت فردي و اجتماعي را به مخاطره مياندازد و خسارتهاي مادي و معنوي فراواني را به جامعه وارد ميسازد؛ بنابراين محقق بر آن شد تا تحقيقي در خصوص علل و عوامل مؤثر بر وقوع قتلهاي عمدي در محدودهي مكاني استان گلستان در سالهاي 1395-1390 انجام دهد. علل جرايم قتلهاي عمدي با استفاده از نظريههاي انديشمنداني؛ چون: اسكارلوئيس، والترباگست، مكتب تبادل رواني گابريل تارد قاضي فرانسوي، مكتب جامعهشناسي جنايي آنريكوفري،كليفواردشاو و هنري مك كي و نظريهي بومشناسي انحراف(مكتب شيكاگو) و... بررسي شده است. روش تحقيق و ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش با استفاده از روش كتابخانه، مصاحبه و تحقيقات ميداني است كه به روش توصيفي و مصاحبه با قاتلان و نخبگان و دست اندركاران مبارزه با قتل به روش كيفي دادهها تجزيه و تحليل شده است. علل ارتكاب قتلهاي عمدي در استان مذكور عبارتند از: بر اساس مطالعهي پروندههاي موجود در پزشكي قانوني استان گلستان جنسيت 86 درصد از مقتولان مذكر و 14درصد مؤنث بوده است؛ بنابراين قربانيان مرد شامل اكثريت مقتولان ميباشند. بر اساس ماههاي وقوع جرم در سالهاي مذكور بيشترين قتلها در مرداد ماه(18درصد) و كمترين قتلها در بهمن و اسفند ماه(3درصد) اتفاق افتاده است. بيشترين آلت قتاله(55درصد) از چاقو استفاده شده است و برخي از مقتولان با استفاده از سلاح شكاري (21درصد) و6 درصد با سلاح جنگي به قتل رسيدهاند. همچنين با استفاده از تبر(6 درصد) و روسري و چوبدستي و قرص برنج و...، هركدام 3 درصد در آلات قتل سهم داشته-اند.
چكيده لاتين :
Murder means putting an end to someone’s life and if done on purpose, it is one of the main factors of jeopardizing individual and social security and consequently imposing a great amount of financial and spiritual damages on societies. Knowing the abovementioned issues, the researcher embarked upon an investigation regarding the motives influential in the commitment of willful murders in Golestan province during the years 2011 to 2016. The influential factors have been studied employing the theories of scholars such as Oscar Lewis, Walter Bagest Gabrial Tard’s (the French Judge) mental exchange, Enrico Frey’s criminal sociology school, Clifford Shaw and Henry McGee as well as the Deviation Ecological Theory ( Chicago School ). Library studies, interviews with murderers and the experts in the related fields and field surveys have been employed as the methodology of this descriptive analytical study. Studying the existing files at Golestan province forensic organization revealed that 86 percent of the murdered people were male and 14 percent females. The highest number of the murders (18%) was committed in Mordad and the lowest number of them (3%) was in Bahman and Esfand. Knives were the tool used in most of the murders (55%) and after that comes some hunting tools with 21% and then weapons, axe and other tools come with 6%, 6% and 3% respectively.
عنوان نشريه :
دانش انتظامي گلستان