بررسي سياست‌هاي مديريتي اجرا و عدم اجراي طرح جنگل‌داري بابل‌رود

توقف بهره‌برداري از جنگل‌‌هاي هيركاني از مهم‌ترين تصميم‌هاي كلان مديريت جنگل در سال‌‌هاي اخير بوده است. پژوهش پيش‌‌رو با هدف بررسي قوت‌‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌‌ها و تهديد‌‌هاي اجرا و عدم اجراي برنامه‌هاي طرح‌ جنگل‌داري در بابل‌رود استان مازندران انجام شد. با هدف تحليل نظرات ذينفعان بر مبناي تحليل سوات، پرسش‌نامه‌هايي بين 32 نفر (16 نفر از جوامع محلي و 16 نفر كاركنان طرح‌هاي جنگل‌داري) توزيع و نظرات آن‌ها تجزيه‌وتحليل شد. براي تعيين تعداد پاسخ‌گو‌ها (حجم نمونه) از رابطه كوكران و براي تنظيم پرسش‌نامه‌ها از روش دلفي استفاده شد. فرايند دريافت نظرات با استفاده از نمونه‌گيري به‌شيوه هدفمند انجام شد. نتايج ماتريس ارزيابي سوات نشان داد كه پاسخ‌گوها خواهان اقدام راهبرد تهاجمي براي اجراي طرح جنگل‌داري و راهبرد تدافعي در حالت عدم اجراي آن هستند. مهم‌ترين قوت براي اجرا و عدم اجراي طرح به‌ترتيب تضمين بقاي توده و عدم برداشت متمركز و خارج از توان جنگل به‌دست آمد، درحالي‌كه مهم‌ترين ضعف اجرا و عدم اجراي طرح به‌ترتيب تخريب خاك و سيستم هيدرولوژي موجود و تشديد تعرض به جنگل (قاچاق چوب، تغيير كاربري) شناخته شدند. درمجموع، نتايج نشان داد كه بيشتر جامعه آماري اين پژوهش با توقف اجراي طرح‌هاي جنگل‌داري به‌دليل بروز مشكلات اقتصادي و محيط‌زيستي مخالف بوده و توصيه به بازنگري روند موجود و نيز تدوين و استفاده از راهكارهاي مديريتي جايگزين مي‌‌كنند.