نقد كهن الگوي قهرمان در داستان جمشيد و خورشيد بر اساس ديدگاه يونگ و كمپبل

Criticism of the archetype of the Hero in the story of Jamshid and Khorshid based on the View Point of Jung and Campbell

جوزف كمپبل برپايۀ انديشۀ يونگ با پيشنهاد كهن نمونۀ سفر قهرمان، دريچه اي نو در نقد كهن الگويي گشود و نشان داد كه سفر قهرمانان در آثار روايي مردمان گوناگون بيشتر از الگوي يكساني پيروي مي كنند. الگوي كمپبل دربردارندۀ سه بخش عزيمت، تشرّف و بازگشت است. از اين روي نويسندگان اين جستار برآنند تا داستان جمشيد و خورشيد سلمان ساوجي را بر اساس نقد كهن الگوي و تك اسطوره كمپبل بررسند. جمشيد با پاسخ به نداي فراخان، براي درك خويشتن و شناخت آنيماي درونش با راهنمايي پيرخرد، پاي در سفري دشوار مي نهد و مراحلي سخت را سپري ميكند و سرانجام با پيوند با خورشيد و بازگشت به چين، بهروزي را براي مردم سرزمينش به ارمغان مي آورد. جمشيد در اين راه گذشته از بخشش هاي اين جهاني به گونه اي به خودشناسي دست مي يابد ك اين دستاورد هماهنگ با انديشة «كهن نمونۀ سفر قهرمان» است.

Joseph Campbell, based on Jung ideas and by introducing the archetype of the hero's travel, has opened a new door in the criticism of the archetype and showed that the hero's travel in the narrative works of different people, follow the similar pattern.Campbell's pattern includes the three sections of departure, attainment and return. Therefore, the writers of this article want to investigate the story of Jamshid and Khorshid from Salman Savaji based on the archetype and unimyth of Campbell . Jamshid, with the response to a mysterious call, to understand himself and his internal anima and with the guidance of old wiseman sets off a difficult journey and traverses the hard stages and finally joins Khorshid and returns to China; and in this way brings prosperity to his homeland . Besides the remission of this world, Jamshid attains a kind of self awareness and this is the harmony with the speculation of the archetype of the hero's travel .