انقلاب صنعتي چهارم, انقلاب صنعتي قرن بيست و يكم

مقدمه اقتصاد مدرن جهاني در آستانه انقلاب صنعتي جديدي است كه اين انقلاب با گرايش هاي واقعي بسياري اثبات مي شود، از جمله 1. مدت زماني طولاني است كه بحران اقتصادي بر جهان اوايل قرن بيست ويكم حاكم شده است. ممكن نبودن غلبه بر ضعف موجود در سيستم هاي اقتصادي به كمك امكانات موجود، نشان دهنده فقر ظرفيت مدل فناوري قبلي است . در حوزه توليد صنعتي نيز مي توان گفت كه بحران پيش بيني شده در توليد بيش از حد كالاهاي صنعتي و فروش نرفتن آنها در سيستم هاي اقتصادي داخلي يا در بازارهاي جهاني، به ورشكستگي گسترده شركت هاي صنعتي در سراسر جهان منجر شده است . اين رخداد موجب افزايش اقدامات حمايت گرايانه از سوي دولتها شده است. 2. با توجه به مفاد مدرن نظريه اقتصادي (به ويژه نظريه چرخه هاي اقتصادي، نظريه بحرانها، نظريه نوآوري ها و غيره)، غلبه بر بحران جهاني به شروع موج جديدي از نوآوري ها نياز دارد. اين گرايش با پيشرفت فشرده بسياري از كشورها در شكل گيري اقتصاد دانش پشتيباني مي ش ود. به همين دليل ظرفيت سيستم اقتصادي جهاني در زمينه توسعه نوآوري در آينده تقويت مي شود. اولويت هاي جهاني در نوآوري شناخته شده در اين زمينه، توسعه اجتماعي و اقتصادي است. 3. طي دهه هاي اخير، محققان كشورهاي جهان تحقيقاتي را انجام داده اند كه به فناوري هاي جديد منجر شده اند. بيشتر اين فناوري ها در حوزه توليد پيشرو (نوآوري هاي فناوري هستند و در حوزه واقعي اقتصاد قرار دارند. فناوري هاي مزبور بايد توسعه فزاينده اي از حوزه هاي جديد فناوري پيشرفته را شكل دهند و تحريك كنند، اما هنوز در عمل از آنها استفاده نشده است. 4. در سطح شركت هاي جداگانه و حتي كشورها، ابتكارات و انقلابي در مورد نوسازي فني وجود دارد كه اين نوسازي ها با هدف دستيابي به پيشرفت نوآوري بي سابقه هستند. در شرايط رقابت جهاني، موفقيت موضوع ها و سيستم هاي اقتصادي در بازار جهاني، تنها با مزيت هاي رقابتي بي نظير تضمين مي شود. براي دستيابي و حفظ آنها، لازم است از فناوري هاي جديدي استفاده شود كه بهينه سازي فرايندهاي اقتصادي - اجتماعي و فرايندهاي تجاري را تضمين مي كند. جهت دهي فني و تمركز صنعتي بر تمايلات اقتصادي مشاهده شده و همچنين هدف آنها در فعال سازي و توسعه حوزه هاي پيشرفته اقتصاد ملي و شروع روند پيشرفت نوآوري در موضوع ها و سيستم هاي اقتصادي اين فرضيه را براي تحقيق حاضر تشكيل داده اند كه انقلاب صنعتي قرن بيست و يكم ويژگي هاي فوق را با هم تركيب مي كند و با تمام گرايش هاي واقعي در اقتصاد جهاني مدرن مطابقت دارد.