عنوان مقاله :
«يگانگيِ الهي» و «چندگانگيِ انساني» از منظر الهيات سياسي و تمدني
پديد آورندگان :
بابائي ، حبيب اله پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
كليدواژه :
صراط , سُبُل , وحدت , دولت تمدني , الهيات سياسي , الهيات تمدني
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر، تحليل و تبيين نسبت ميان وحدت و كثرت در تمدن اسلامي از منظر قرآني و استلزامات آن در دولت امتگرا يا «دولت تمدني» در اسلام است. در اين راستا با رويكرد تمدني و با روش تحليلي تفسيري، دو عنصر «سُبُل» و «صراط» در قرآن و نسبت بين آن دو (يك راه و چندين طريق) تبيين خواهد شد. اين كار كمك ميكند تا اولاً، مقولهي «سبل و صراطِ» نفسالامري (در عالم خلق و ثبوت) را از «سبل و صراطِ» عيني و انضمامي (در عالم اثبات) تفكيك كنيم؛ ثانياً، رابطه ي بين سَبيلهاي متكثر و صراط واحد در عرصههاي زميني و زماني را تبيين نماييم. دراينمنظر، صراط محقَّقِ تمدني، برآمده از تراكم و انباشت سَبيلهاي تمدني است. تا زمانيكه سَبيلهاي تمدني (كثرات انساني) انباشته نشوند، اَبَرنظام اجتماعي (صراط تمدني) شكل نميگيرد؛ و تا زمانيكه اين اَبَرنظام اجتماعي صورت نيابد، هويت تمدني بهوجود نميآيد. شكلگيري صراط تمدني در پيوندي تنگاتنگ با دولت تمدني، در سه تصوير:«دولت سرزميني تمدني»، «دولت سرزميني امالقري» و «دولت فراسرزميني تمدني» است.