عنوان مقاله :
ممنوعيت پيوستهسازي سرزميني و نظريۀ جدايي چارهساز در بحران كريمه
پديد آورندگان :
رهامي ، روح الله دانشگاه تهران، پرديس فارابي , بهمني قاجار ، محمدعلي دانشگاه تهران، پرديس فارابي
كليدواژه :
اوكراين , جدايي چارهساز , حق تعيين سرنوشت , روسيه , كريمه , ممنوعيت پيوستهسازي سرزميني
چكيده فارسي :
اصل حق مردم به تعيين سرنوشت خود از قواعد بنيادين حقوق بينالملل است، اين اصل در حقوق بينالملل موضوعه دربرگيرندۀ نفي اشغالگري و استعمارزدايي است. اما نظريهاي نيز به نام جدايي چارهساز مطرح شده است كه در صورت بهدستآوردن شرايط و بهعنوان آخرين راهكار، براي گروههاي جمعيتي در درون يك كشور امكان توسل به جنبۀ خارجي حق تعيين سرنوشت وجود دارد. اما بعضي كشورها نيز با توسل به نظريۀ جدايي چارهساز در عمل، سرزمين كشورهاي ديگر را اشغال و مناطقي از آن كشور را تجزيه ميكنند و بهطور رسمي يا عملي به كشور خود پيوسته ميسازند. از اينرو، نوعي تضاد و تنش ميان ممنوعيت پيوست سرزميني بهعنوان يك قاعدۀ آمرۀ حقوق بينالملل كه از حق تعيين سرنوشت نيز تأثير ميپذيرد با نظريۀ جدايي چارهساز، پديدار شده است. در اين ميان، دولت روسيه با توسل به نظريۀ جدايي چارهساز، شبهجزيرۀ كريمه را از اوكراين جدا و به خاك خود ملحق كرده است. با وجود اين، اين پرسش مطرح ميشود كه آيا جدايي كريمه از اوكراين جدايي چارهساز بوده يا نوعي اكتساب سرزمين به زور در پوشش آيين جدايي چارهساز است؟ در پاسخ، اين فرضيه مطرح ميشود كه منع اشغال و ممنوعيت پيوستهسازي سرزميني از قواعد آمرۀ حقوق بينالملل و مصاديق حق تعيين سرنوشت هستند و نظريۀ جدايي چارهساز نميتواند خدشهاي به اين قواعد وارد سازد.
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي