شماره ركورد :
1184630
عنوان مقاله :
ظرفيت نظريه ميدان براي توسعۀ الگوهاي تحليلي در عرصۀ آموزش عالي زمينه توسعه الگو: منش‌يابي اعضاي هيأت علمي در قبال طيف‌هاي تحصيلي
پديد آورندگان :
نامني ، احمد دانشگاه علم و صنعت ايران - گروه برنامه ريزي و مطالعات راهبردي , فتحيان بروجني ، محمد دانشگاه علم و صنعت ايران - دانشكده مهندسي صنايع , دانا طوسي ، مهدي بانك مسكن بانك مسكن
از صفحه :
283
تا صفحه :
314
كليدواژه :
هيأت علمي نظريه ميدان يادگيري تمايزيافته
چكيده فارسي :
هدف: معرفي ظرفيت بالاي نظريۀ ميدان براي توسعۀ الگوهاي مفهومي و تحليلي در عرصۀ آموزش عالي بوده است. در اين راستا تلاش گرديده با بهره‌گيري از چهارچوب روش‌شناختي پير بورديو، يك پژوهش دو سطحي انجام شود. اين دو سطح عبارت بوده‌اند از: الف توسعۀ يك الگوي تشخيصي (مفهومي تحليلي) براي شناسائي منش (عادت واره) اعضاي هيأت علمي در قبال تفاوت‌هاي يادگيري دانشجويان (پژوهش سطح اول). ب اجراي الگو (پژوهش سطح دوم). مواد و روش strong ‌ strong ها: روش پژوهش در سطح اول،‌ نظريه‌پردازي در چهارچوب نظريه ميدان و در سطح دوم از نوع پيمايشي بوده است. جامعۀ آماري پژوهش در سطح دوم تحقيق، شامل اعضاي هيأت علمي دانشگاه‌هاي علم و صنعت ايران، علم و فناوري مازندران و صنعتي اراك، مجموعاً 480 نفر بوده است. اعتبارسنجي الگو از طريق مصاحبه با خبرگان به صورت حضوري (نيمه ساختاريافته) و پيمايش نظر اعضاي جامعۀ آماري در مورد سؤالات پژوهش از طريق پرسشنامه صورت پذيرفته است. پاسخ‌هاي دريافتي با مقياس افتراق معنائي، مورد تحليل قرار گرفته‌اند. يافته strong ‌ strong ها: طبق مدل حاصل از پژوهش، منش هر عضو هيأت علمي در قبال تفاوت‌هاي يادگيري با سنجش نگرش وي در دو بُعد؛ اعتقاد به تفاوت در نيازهاي آموزشي و تمايل نسبي به حمايت از طيف مياني، ممتاز يا ضعيف ، قابل مدلسازي است. بر اين اساس، مي‌توان اعضاي هيأت علمي را به سه گروه يكسان‌نگر ، ممتازگرا و ضعيف‌گرا طبقه‌بندي نمود. بحث و نتيجه‌گيري: موفقيت در توسعه و كاربرد يك مدل مفهوميتحليلي تحت پارادايم نظريۀ ميدان در اين پژوهش نشان داد كه چهارچوب روش شناختي بورديو در عرصۀ نهادهاي آموزش عالي (دانشگاه‌ها) هم‌چون ديگر عرصه‌هاي اجتماعي از ظرفيت بالائي براي مدلسازي‌هاي رفتاري اجتماعي برخوردار است. پيام اين مقاله به نظريه‌پردازان و دانشجويان دكتري حوزۀ علوم تربيتي اين است كه مي‌توان به جاي استفاده از روش‌شناختي سازمان و رفتار سازماني، با بهره‌گيري از روش‌شناختي نظريۀ ميدان، در عرصۀ آموزش عالي به شيوه نويني از الگوپردازي براي تحليل رفتارها و وقايع اجتماعي پرداخت. هم‌چنين به لحاظ اجرايي مي‌توان بكارگيري مدل پيشنهادي اين مقاله در شناخت منش اعضاي هيأت علمي در قبال تفاوت‌هاي يادگيري را به پژوهشگران كاربردي و دانشجويان كارشناسي ارشد توصيه نمود.
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي
لينک به اين مدرک :
بازگشت