كليدواژه :
انتخاب عقلايي , تحويلگرايي , تسميهگرايي , فردگرايي , فردگرايي روششناختي , مفاهيم اجتماعي , مؤلفههاي انتخاب عقلايي , نهادهاي اجتماعي
چكيده فارسي :
نظريه انتخاب عقلايي در توضيح رفتار اقتصادي افراد، براساس فردگرايي روششناختي تبيين ميشود كه مبتنيبر وجود حقيقي براي افراد مستقل و مشابه است. تحليل زمينهها و علل منطقي تمايل اقتصاددانان به روششناسي فردگرا و بررسي انتقادي انتخاب فرد به عنوان واحد تحليل در نظريات انتخاب و رفتار، دغدغهي اين مقاله است. طبق يافتههاي تحقيق، مباني هستيشناختي، معرفتشناختي و روششناختي چون فردگرايي، تحويلگرايي و تسميهگرايي، در گرايش به فردگرايي روشي موثر است. عمده مباني مطرح شده باطل است و مباني صحيح نيز به دليل اشكالات آتي، از تصحيح فردگرايي روششناختي ناتوان است. اشكالاتي چون عدم ملاحظه منشأ و آثار واقعي جامعه و نهادهاي اجتماعي، عدم توجه به جامعهگرايي روانشناختي در انتخابها و رفتار افراد، عدم تحليل جامعه در قالب يك كل مركب، عدم قابليت و بهصرفه نبودن تحويل نهادهاي اجتماعي به افراد و ناسازگاري فردگرايي روششناختي با مؤلفههاي انتخاب عقلايي، مفاهيم اجتماعي دانش اقتصاد و تحليلهاي كوتاهمدت اقتصادي، از جمله نقدهاي وارد به فردگرايي روششناختي است كه برخي صرفا ناظر به نظريه انتخاب عقلايي و برخي شامل همه نظريات مطرح در دانش اقتصاد يا علوم اجتماعي است.