عنوان مقاله :
چندگانگي سبكي در كهن متن «نامه تنسر»
پديد آورندگان :
ده بزرگي ، ژيلا دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
چندگانگي سبكي , نامه تنسر , نثر , سبك
چكيده فارسي :
نثر فارسي، از انديشه و سبك نويسندگان ايراني شكل مي گيرد. در برخي از نوشته ها، بيش از يك انديشه و سبك فردي در نگارش آن ها ديده مي شود.«نامه تنسر»، اثري به زبان پهلوي است كه ابنمقفع به عربي و ابن اسفنديار آن را به فارسي ترجمه و مطالبي به نامه اضافه كرده اند. اين نامه، نمونه اي از چندگانگي سبكي را در يك اثر فارسي نشان مي دهد. پرسش قابل طرح اين است كه ساختار اين متن با وجود تحريرهاي سه نگارنده، چه ويژگي هايي را از نظر سبك فردي پديدار مي نمايد؟ نامۀ تنسر، درمحتوا يكدستي خود را در طول نامه حفظ كرده است و زاييده ي ذهن و انديشه ي نويسنده ي نخست است، ولي از نظر ساختار، نثري متفاوت دارد؛ به برخي از تفاوت ها، در منابع اشاراتي شده است، اما هدف اين پژوهش، تبيين چندگانه هاي سبكي، با استناد به شواهد است. اين جستار، به روش اسنادي بررسي مي شود. براساس يافتۀ پژوهش، سبك فردي هر سه نويسنده ي نامه، در متن قابل ملاحظه است؛ چنان كه، نگارش مقدمه و برخي واژگان و اصطلاحات كهنه در نامه، بيانگر سبك نويسنده نخست؛ متن ديباچه ، لغات و ابيات عربي و دخل و تصرف هايي كه براي نزديك نمودن نامه به متن هاي دوران اسلامي شده، و آميختگي نامه با حكايات و تمثيلات از ابتكارات سبكي نويسنده دوم، به روزرساني زبان نوشته، تفصيل جمله ها و استشهاد به امثال و ابيات، از ويژگي هاي سبكي نويسندۀ سوم است. وجود هماهنگي در اين سه گانه ي سبكي، موجب شده تا در درازاي تاريخ، محتواي نامه بدون تغيير به دست مخاطب خود برسد.