شماره ركورد :
1185924
عنوان مقاله :
نقدي بر آثار داستاني علي دشتي و محمد حجازي
پديد آورندگان :
عيسي زاده حاجي آقا، محمّد دانشگاه آزاد اسلامي واحد بستان آباد - گروه زبان و ادبيّات فارسي، بستان آباد، ايران
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
189
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
206
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
داستان , علي دشتي , ادبيات درباري , محمد حجازي
چكيده فارسي :
از ديدگاه رواج و يا محدوديت‌هاي ادب فارسي و بخصوص در زمينة داستان‌نويسي، سال‌هاي 0 تا 1300 تا1320 دور كاملا متمايزي است. نيروهاي آزادي‌خواه كه خود را پيروز انقلاب مشروطه مي‌دانستند» آرزو داشتند كه روند پيروزي و تغيير ساختار اجتماعي همچنان ادامه يابد؛ اما در برابرآن‌ها قدرت نوخاسته‌اي هم وجود داشت كه خواهان تحكيم پايه‌هاي قدرتش بود. مبارزه براي كسب قدرت كه در تمامي زمينه‌هاي اجتماعي وجود داشت» ادبيّات را نيز تحت تاثير قرار داد. آزادي‌خواهان در پي افشاگري و آگاهي بخشيدن به مردم بودند و قدرت نوپاي پهلوي مي‌خواست با از بين بردن موانع و سركوب در نظر مردم ايران» به سلطنت خود مشروعيّت بخشد. هر دو طرف به اهميّت ادبيّات و بخصوص داستان‌نويسي پي برده بودند و ارزو داشتند كه از نيروي تاثيربخش داستان» اسلحه‌اي براي پيشبرد خواسته‌هاي خويش بسازند. در نتيجه, دو گونه ادبيّات و داستان‌نويسي با اهداف متفاوت, در جامعهة ايراني رواج يافت كه مي‌توان آن‌ها را ادبيّات درباري و ادبيّات مردمي ناميد. سناتور علي دشتي و سناتور مطيع‌الدوله پيشوايان ادبيّات درباري بودند و تنها هدفشان سرگرم كردن مردم و سوق دادن افكار عمومي به مسائل ديگري بود كه در آن‌ها مهرورزي‌هاي افراطي و لذّت طلبي‌هاي بي‌بند و بار وجود داشت تا افكار عمومي به رويدادها و مشكلات اجتماعي توجّه چنداني نداشته باشد. در اين مقاله داستان‌هاي اين دو نويسنده درباري از نظر محتوا مورد بررسي قرارگرفته است تا مشخص شود اين دو نويسندة سياستمدار و مورد اعتماد دربارء كدام مسائل را در رس نوشته‌هاي خود قرار مي‌دادند و از ميان انبوه مشكلات اجتماعي كدام يك براي ايشان اهميّت داشته است.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
بهارستان سخن
فايل PDF :
8231618
لينک به اين مدرک :
بازگشت