عنوان مقاله :
جمع عارفانه ميان خلوت و جلوت
عنوان به زبان ديگر :
A Mystical Combination between Solitude and Manifestation
پديد آورندگان :
اختري، رسول مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) , حسن زاده كريم آباد، داوود مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) - گروه عرفان
كليدواژه :
عرفان اسلامي , خلوت , جلوت , سلوك , تصوف
چكيده فارسي :
در ميان آموزههاي ديني مفهوم خلوت داراي اهميت و جايگاه والايي است، از اين رو، عرفا نيز امر خلوتگزيني را در مسير سير و سلوك براي سالك طريق الي الله سفارش ميكردند. از طرفي انسان ذاتاً موجودي اجتماعي است؛ يعني براي تداوم حيات و رفع نيازهاي خويش ناچار است كه با جامعۀ اطراف خود ارتباط مؤثر داشته باشد. خلوت به معناي انقطاع از خلق و اشتغال به حق ميباشد. برخي از عرفا خلوت را بر همنشيني ترجيح داده و جهت تكميل نفوس ناقصه خويش از معاشرت و همنشيني با خلق پرهيز كرده و زندگي سعادتمندانه را در گرو خلوت و دوري از خلق دانستهاند. در مقابل عدهاي ديگر به مخالطت با خلق گراييده و اعتقاد داشتهاند كه بخشي از ظرف وجودي سالك و عارف در سايۀ انس، الفت و همنشيني با خلق به كمال ميرسد و عدم مصاحبت و حضور در اجتماع، سبب غفلت از بعد جامعهپذيري انسان ميگردد. در اين ميان برخي از عرفا نيز بين خلوت و بعد اجتمايي انسان جمع كردهاند. دراين پژوهش كه با روش توصيفي ـ تحليلي به بررسي چگونگي خلوت و سازگاري آن با بعد اجتماعي انسان پرداخته شده است. به طوري ميتوان گفت آموزۀ خلوت امري موقتي است كه در اوايل سلوك، و يا امري باطني است كه در مراحل گوناگون سلوك صورت ميپذيرد؛ بهگونهايكه عارف حضور اجتماعي داشته و از طرفي خلوت باطني نيز دارد. حضور عارف در جامعه با خلوت عرفاني تنافي و ناسازگاري ندارد و سيرۀ بسياري از عارفان نيز بر جمع ميان آن دو بوده است. به اين صورت كه پس از بيان مدعا در هر بحث، ابتدا بيانات و نظرات ديگران نقل شده و سپس به تبيين و تحليل ارتباط آن نظرات با موضوع بحث پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
Among religious teachings, the concept of solitude is of great importance. Mystics also recommended the solitude to the seekers of the way of God. Man is naturally a social being, which has to have an effective relationship with the society. Solitude means separation from people and connection with God. To have a happy life and to complete the rational soul, some mystics prefer solitude to companionship with others. In contrast, others had a social view of mysticism and believed that, some of the seeker’s and mystic’s existential capacities are perfected in the shadow of fellowship with the people and avoiding associating with people in society causes the negligence of the social dimension of human beings. Therefore, they have established a connection between solitude and the social dimension of human life. Using a descriptive-analytical method, this paper analyzes the possibility of connection between solitude and the social dimension of man. The findings show that, solitude is a temporary and esoteric process that takes place at the beginning of a spiritual conduct, and it does not prevent mystic’s social presence as has been the practice of the great mystics.