چكيده فارسي :
در سال 1921، سالها قبل از روي كار آمدن آدولف هيتلر و روشن شدن آتش جنگ جهاني دوم در اروپا، در روزهايي كه هنر جديد سينما رفتهرفته مرزهاي كشورهاي دنيا را به هم نزديك ميكرد، جمهوري وايمار درگير يك بحران اقتصادي شديد شد؛ چيزي كه امروزه از آن با عنوان «اَبَرتورم» ياد ميكنند. بحراني كه گفته ميشود مردم آلمان را به حدي زير فشار گرفت كه به مبادله كالا با كالا روي آوردند. از آن گذشته، ارزش پول ملي هم تا حدي پايين آمد كه بسياري ترجيح ميدادند به جاي خريد هيزم، اسكناس در آتش بريزند و خودشان را گرم كنند. در اين دوره، فيلمسازي به اسم فريتز لانگ توانست با آثار خود به كشورش خدمتي كند كه نتيجه آن در جامعه به فاصله چند سال نمود پيدا كرد. او توانست اميد را در دل مردمش زنده سازد و به آنها در روياسازي كمك كند. بسياري ظهور حزب ناسيونال سوسياليست آلمان و چهرههايي مثل يالمار شاخت، هيتلر و جوزف گوبلز را عامل پيشرفت اقتصادي و در سايه آن تبديل آلمان به يكي از قدرتهاي جهان در سال هاي بعد ميدانند؛ در حالي كه بدون شك اگر نقش فريتز لانگ از آنها بيشتر نباشد، كمتر نيست.