عنوان مقاله :
نگاهي به تاثير ساختارشكني دريدا بر نقد مرگ مولف « با تحليل كاركرد آينه در سازههاي هنري»
پديد آورندگان :
بهمني پور ، آزاده دانشگاه دامغان - دانشكده هنر - گروه تلويزيون و هنرهاي ديجيتال
كليدواژه :
آينه , مخاطب , پديد آورنده , مرگ مولف , ساختارشكني
چكيده فارسي :
آينه از دير باز به دليل خاصيت بازنمايي از دنياي اطراف و قابليت تغيير در چگونگي اين بازنمايي، همواره، در ماهيت خود براي هنرمند جذابيت و رمزآلودگي به جهت انتخاب موضوع اثر هنري خود داشته است. رويكرد و مساله اين پژوهش اهميت نظريه مرگ مولف بارت و استقبال آن توسط دريدا در هنر پست مدرن است. بدين ترتيب، اين پژوهش سعي در به چالش كشيدن نظريه مرگ مولف در تعميم به آثار هنري جديد از يك سو، و تحليل و بررسي كاركرد آينه بر اساس نظريه ساختار شكني دريدا از سوي ديگر دارد. بر اين اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگويي به اين پرسشها است: 1) آيا آرا و نظريه هاي پساساختگراياني چون رولان بارت و دريدا بر آثار هنري پست مدرن قابل تعميم و تطبيق است؟ 2) آيا ميتوان اثر هنري تجسمي را مانند متن ادبي با مرگ مولف داراي معنا و مفهوم جديدي كرد؟ بنابراين، براي اثبات اين نظريه پژوهش حاضر، نقش آينه را در چهارچوب نظري پساساختگرايان و با ديدگاه تطبيقي به نظريه مرگ مولف رولان بارت مطرح و بررسي مينمايد. درنهايت، قصد برآن است تا با تحليل و بررسي آن به نتايج تازه و بديعي از تغيير شكل و نقش مولف و پديد آورنده در ارتباط با مخاطب دست يابد. اين رهنمود نشانگر آن است كه، مولف نه تنها غايب و حذف نشده، بلكه با نمودي موثرتر ولي غيرمستقيم و نامحسوس با مخاطب خود در تعامل است و نيز بيانگر آن است كه، هنرهاي تعاملي با كاركرد آينه نمونه تطبيقي موثقي از آثار هنري پست مدرن ميتوانند باشند كه انديشهها و عقايد پساساختگراياني مانند بارت و دريدا را در آثارشان انعكاس داده و بازگو ميكنند. پژوهش حاضر با استفاده از منابع كتابخانهاي به روش اسنادي و توصيفي و تطبيقي انجام شدهاست. جامعه آماري شامل شش اثر از مجموعه هنرهاي تعاملي آثار هنرمندان دهههاي گذشتهاست. اين آثار به گونهاي گزينش گرديده كه براي اثبات فرضيه و نيز تعميم آن بر اساس نظريات مطرح شده، كفايت كند.
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي