عنوان مقاله :
مفهوم شهروندي در دوران ميانه اروپا: فردگرايي يا جمعگرايي؟
پديد آورندگان :
حسيني بهشتي ، عليرضا دانشگاه تربيت مدرس - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
شهروندي , دوران ميانه , فردگرايي , جمعگرايي , نظام حق و تكليف.
چكيده فارسي :
با ورود اروپا به دوران ميانه و نگرش اساساً آنجهاني مسيحيت همراه با خصلتهاي ذاتي آن مانند فردگرايي و جهان شمولگرايي، نگاه به انسان و جايگاهش، چه در رابطه با جامعه و چه در رابطه با حكومت، متحول شد. اين تحول در مفهوم شهروندي كه فرهنگ سياسي مغرب زمين از دوران باستان به ارث برده بود نيز اثر گذاشت. ديدگاه رايج بر تاريخ نگاري تحولات و تفكر اجتماعي، تصويري ارائه ميكند كه در آن گسترش فرهنگ مسيحيت به ذوب شدن فرديت انساني در جامعه منتهي شده است. در اين مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحليلي تاريخي، تكيه بر دستاوردهاي پژوهشهاي علمي و غير جانب دارانه تاريخ نگاري متأخر دوران ميانه نشان داده شود كه برخلاف تصور رايجي كه دوران ميانه اروپا را مصادف با محو فردگرايي به نفع جمعگرايي حاصل آموزههاي ديني مسيحيت ميداند، منشأ همگنسازي فرهنگ سياسي جوامع مغرب زمين، نه فرهنگ مسيحي دوران ميانه، بلكه تفكر دوران نوزايي و سپس روشنگري است.
عنوان نشريه :
پژوهش سياست نظري
عنوان نشريه :
پژوهش سياست نظري