شماره ركورد :
1186854
عنوان مقاله :
آيا مي‌توان دربارة نفس استعلايي حكم اخلاقي صادر كرد؟ معضل اخلاق در رسالة منطقي-‌فلسفي
عنوان به زبان ديگر :
Could one Make a Moral Judgment about the Transcendental Self? The Puzzle of Ethics in the Tractatus
پديد آورندگان :
مثمر، رضا مؤسسه آموزش عالي علوم شناختي (پژوهشكده علوم شناختي)، تهران
تعداد صفحه :
31
از صفحه :
185
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
215
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
رساله منطقي- فلسفي , اخلاق , نفس مابعدالطبيعي , بكستروم , مگينيس
چكيده فارسي :
ويتگنشتاين در صفحات پاياني رسالة منطقي-فلسفي به موضوع اخلاق مي‌پردازد. وي در رساله و دفترچه ‌يادداشت‌ها مي‌كوشد با فروكاهش مفهوم خوبي به مفهوم خوش‌كامي و سپس با تعريف خوش‌كامي به هماهنگي با جهان و پذيرش آن در كليتش تصويري از «موضوع» اخلاق به دست دهد. در رساله، ويتگنشتاين نفس در معناي تجربي‌اش را از نفس در معناي مابعدالطبيعي‌اش جدا مي‌كند؛ از اين دو تنها نفس تجربي با جهان در رابطة علّي است. پس از اين گام وي نفس تجربي مورد پژوهش روانشناسي و كنش‌هايش را از بحث اخلاق كنار مي‌گذارد. به نظر ويتگنشتاين ارادة نفس مابعدالطبيعي و رويكردش به جهان (پذيرفتن يا رد جهان) يگانه موضوع موجه براي حكم اخلاقي است. استدلال خواهم كرد كه چنين راهبردي به معضل بزرگي دچار است: ذهن تنها زماني مي‌تواند رويكرد پذيرش/ ناپذيرفتن را به جهان اتخاذ كند و از اين راه موضوع حكم اخلاقي واقع شود كه در ارتباطي علّي با جهان باشد. حال مشكل در آن است كه ذهن مابعدالطبيعي‌اي كه يكسر مستقل از جهان است نمي‌تواند آن را بپذيرد يا رد كند. در پايان با اشاره به آراي مگينيس (2002) و بكستروم (2018) نشان خواهم داد كه چگونه اين معضل مفسران رساله را نيز سردرگم كرده است.
چكيده لاتين :
In the Notebooks and final pages of the Tractatus Wittgenstein identifies “good” with “happy”, and the latter with “being in harmony with the world”. He makes a distinction between two notions of self: Empirical and Transcendental. While the former stands in causal connection with the World, the latter is causally independent of the world. The subject matter of ethics, Wittgenstein claims, is not actions of the self, but its attitudes (of approval or disapproval) towards the world. Moreover, he argues that it is merely the attitude of the transcendental self and its state of “Willing” that can be judged from an ethical point of view. In this paper, I will argue that this account of ethics faces a formidable difficulty: to be a legitimate subject matter of ethics, the self ought to be transcendental and at the same time have some attitude (acceptance or disapproval) towards the world. I argue that the transcendental subject cannot meet both requirements. Finally, I use Backström (2018) and McGuinness (2002), as examples, to explain how this difficulty has led to misreadings of Wittgenstein’s account of ethics in the Tractatus.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
فايل PDF :
8233762
لينک به اين مدرک :
بازگشت