مقايسه تحمل پريشاني، تكانشگري، بازداري رفتاري و فعال سازي رفتاري درافراد سوءمصرف كننده مواد و افراد بهنجار شهر كرمانشاه

Comparison of Distress Tolerance, Impulsivity, Behavioral Inhibition and Behavioral Activation in Substance Abuse and Normal Persons in Kermanshah City.

وابستگي به مواد، يك نگراني جدي باليني همراه با هزينه هاي قابل توجه اقتصادي، اجتماعي و شخصي است كه سطوح بالايي از رفتارهاي خود مخرب و آسيب رسان براي سلامتي را در پي دارد. و يكي از بزرگترين مشكلات جوامع انساني معضل اعتياد است كه سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر مي اندازد و باعث از دست رفتن كاركردهاي فردي، شغلي، خانوادگي و اجتماعي مي شود. پژوهش حاضر با هدف مقايسه تحمل پريشاني، تكانشگري، بازداري رفتاري و فعال سازي رفتاري در افراد سوءمصرف كننده مواد و افراد بهنجار انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده، علي- مقايسه اي وابزار تحقيق، شامل )، مقياس تكانشگري بارت (1995)، پرسش نامه تحمل پريشاني سيمونز و گاهر (2005) و پرسش نامه بازداري رفتاري و فعال سازي رفتاري كارور و وايت (1994) بود. نمونه آماري تحقيق، شامل 75 نفراز معتادان بستر ي در مراكز اقامتي ترك اعتياد شهر كرمانشاه و تعداد 75 نفرافراد بهنجار كه به روش تصادفي، انتخاب شد كه به وسيله ابزار هاي پژوهش سنجش شدند و براي تحليل اطلاعات از نرم افزار spss و براي تحليل فرضيات از تحليل واريانس چند متغيره مانوا استفاده شد. نتايج به دست آمده نشان داد كه تفاوت معناداري بين تحمل پريشاني، تكانشگري و سيستم هاي فعال سازي/ بازداري رفتاري در معتادان و افراد بهنجار مي باشد در نتيجه مي توان چنين گفت كه تحمل پريشاني، تكانشگري از جمله متغيرهاي روان شناختي منفي هستند كه مي تواند تاثير زيادي بر مصرف مواد داشته باشند، بنابراين نيازمند برنامه ريزي مناسب و جامع جهت تعديل و اصلاح اين متغيرها مي باشد.

Drug dependence is a serious clinical concern with significant economic, social and personal costs that can lead to high levels of self-destructing and harmful behaviors for health. an‎d one of the biggest problems of human societies is the addiction problem, which endangers the health of the community, family and the individual, causing loss of personal, occupational, family and social functions. The purpose of this study was to compare distress tolerance, impulsivity, behavioral inhibition and behavioral activation in substance abuse subjects and normal individuals. The research method used was Ali-comparative research including Barth impulsivity scale (1995), Simmons and Gaher distress tolerance questionnaire (2005) and behavioral inhibition and behavioral activation questionnaire Carver and White (1994) Was. The statistical sample of this study consisted of 75 addicts in addiction treatment centers in Kermanshah and 75 nurses who were randomly selected. They were assessed by means of the research tools. For analysis of the information, the SPSS software was used for analyzing the hypotheses. Several variance analysis Manua variable was used. Conclusion: The results showed that there is a significant difference between distress tolerance, impulsivity and behavioral activation / inhibition systems in addicts and normal people. Therefore, it can be said that tolerance of distress, impulsivity including The psychological variables are negative, which can have a huge impact on Egypt Products are, therefore, need appropriate and comprehensive plan to modify these variables