عنوان مقاله :
ساختار چند گانۀ روايت در اسرارنامۀ عطار
پديد آورندگان :
خدادادي، فضل الله دانشگاه بين المللي امام خميني - گروه زبان و ادبيات فارسي , سميع زاده، رضا دانشگاه بين المللي امام خميني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
اندرزهاي عارفانه , اسرارنامه , عطار نيشابوري , نمادهاي عرفاني , ساختار روايات عرفاني
چكيده فارسي :
در بسياري از متون عرفانيتعليمي ادبيات، نگارنده با تمسك به ظرف قصه و روايت به بيان پيامي پرداخته و اين تمسك به ظرف قصه و مظروف اخلاقيعرفاني، گاه آشكارا و گاه نامحسوس است. تعمق در ساختار روايت اسرارنامۀ عطار نشان ميدهد كه چندين ساختار پيرنگ متفاوت در حكايتهاي اين كتاب وجود دارد. گاه در ابتداي هر حكايت، شخصيتي داستاني حضور دارد كه بهصورت موجز، حكايتي با مشاركت اين شخصيت نقل ميشود و در ادامه، سطحي وسيعتر شامل نكتههايي عرفانيتعليمي شكل ميگيرد؛ گاه اين ساختار برعكس ميشود و گاه سراسر متن به گفتوگوي دو شخصيت اختصاص مييابد، اما تمام اين حكايتها يك عنصر مشترك دارند بهطوري كه در پسِ حكايتهاي اين كتاب، يك هستۀ عرفانيتعليمي نهفته است كه توسط راوي در انتهاي هر روايت آشكار ميشود. پژوهش حاضر با بررسي گذر سايهوار از پوستۀ داستاني به هستۀ عرفاني در قالب ترسيم يك ساختار به مطالعۀ ساختارهاي پيرنگ در اسرارنامه ميپردازد. نتايج پژوهش حاضر نشان ميدهد كه اسرارنامه شامل چندين گونه ساختار است كه با ابزارهايي چون «خطاب مستقيم مخاطب توسط راوي»، «گذر ناگهاني از جهان داستان به جهان اثر ادبي» و «چربش هستۀ عرفانيتعليمي بر پوستۀ داستاني» آشكار شده است كه اقناع و به تخيّل انداختن مخاطب را در پيدارد.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني