عنوان مقاله :
سيماي جامعۀ ايراني در آيينۀ ديوان حافظ
پديد آورندگان :
شهبازي ، ايرج دانشگاه تهران
كليدواژه :
حافظ , ديوان حافظ , ادبيات فارسي , جامعهشناسي ادبيات
چكيده فارسي :
براي آنكه بتوانيم ايراني آباد، آزاد و شاد بسازيم، لازم است كه درك كاملاً درست و واقعبينانهاي از گذشتۀ خود داشته باشيم. براي اين منظور لازم است در كنار استفاده از منابعي كه مورخان و جامعهشناسان فراهم ميآورند، از منابعي ديگر، مانند متون ادبي و هنري نيز بهره بگيريم. به نظر ميرسد كه اين قبيل متون از بهترين و قابل اعتمادترين منابع براي شناختن جامعۀ ايراني هستند؛ زيراكه اين منابع غالباً فرمايشي و سفارشي نيستند. افزون بر اين، شاهكارهاي ادبي و هنري نوعاً در حالتي از ناهوشياري پديد ميآيند و در اين حالت شاعر يا نويسنده از سلطۀ نقابها و نفاقها رهايي مييابد و سخنگوي ناخودآگاهِ خود و قوم خود ميشود؛ به همين سبب به نظر ميرسد متون هنري و ادبي داراي دلالتهاي جامعهشناختيِ ارزشمندي هستند و ميتوانند يافتههاي مورخان و جامعهشناسان را اصلاح يا تكميل كنند. بيگمان ديوان حافظ، از جمله متوني است كه در قلۀ ميراثِ ادبيِ كشور ما قرار دارند. ديوان حافظ گذشته از اشارات مستقيمي كه به عناصر فرهنگي و اجتماعي ما دارد، از حيث ساختاري نيز به شكلي حيرتآور آينۀ ايران است. در اين مقاله با بررسي سه موضوع مهم، يعني 1) ساختار شعر حافظ، 2) زبانِ حافظ و 3) انشقاق فرهنگي معلوم ميشود كه ديوان حافظ آيينهاي زلال است كه ميتوان سيماي ايران و ايراني را در آن به روشني ديد و باور پيدا كرد كه مطالعۀ حافظ درواقع يعني مطالعۀ ايران.
عنوان نشريه :
جامعه پژوهي فرهنگي
عنوان نشريه :
جامعه پژوهي فرهنگي