عنوان مقاله :
تحليل ضرورتهاي همترازسازي ارزش توليدات علمي حوزههاي تخصصي در علمسنجي و آسيبشناسي سنجش و ارزيابي همسان: مطالعه موردي حوزه هنر
پديد آورندگان :
صمدي ، لاله دانشگاه شاهد - گروه علم اطلاعات و دانش شناسي
كليدواژه :
سنجش و ارزيابي , ارزيابي يكسان , همترازسازي , توليدات علمي , همساني , ارزيابي حوزههاي تخصصي
چكيده فارسي :
تفاوتهاي موجود ميان رشتهها، به عوامل مختلفي بازميگردد كه ريشه اصلي اكثر آنها، تفاوتي است كه در نوع نگاه رشتهها و همچنين در روشهاي مورد استفاده و ماهيت رشتهها وجود دارد. همين تفاوتها سبب بروز رفتارهاي علمي و استنادي متفاوتي در رشتههاي مختلف نسبت به يكديگر ميشود. از آنجايي كه مطالعه رفتارهاي علمي و استنادي و به ويژه لزوم انجام مطالعات تطبيقي رشتهها، بخش مهمي از زمينههاي مطالعاتي علمسنجي را دربرميگيرد، لزوم توسعه روشها و ابزارهايي كه بتواند ضمن در نظر گرفتن تفاوتهاي ميان رشتهها، آنها را مقايسهپذير كند، مسئلهاي است كه همواره در علمسنجي مطرح بوده است. با وجود اين، ارائه پاسخهاي قطعي به پرسشهايي مانند «چگونه ميتوان چند رشته يا حوزه علمي متفاوت و يا چند پژوهشگر از رشتههاي متفاوت را مورد مقايسه قرار داد؟» و يا «يك مقاله در حوزه علوم انساني و اجتماعي معادل چند كتاب در حوزه ديگر است؟ يا به عبارتي، يك كتاب در حوزه علوم انساني معادل چند مقاله در رشته ديگر است؟» در دستور كار مطالعات همترازسازي در علمسنجي قرار گرفته است. به اين ترتيب، مسائل مطرح در اين خصوص كه چگونه ميتوان توليدات و بهرهوري علمي حوزههاي تخصصي گوناگون را به طور صحيح و با در نظر گرفتن كليه ابعاد و جوانب، نسبت به يكديگر مورد مقايسه قرار داد، در سالهاي اخير زمينهساز انجام مطالعات نوين همترازسازي در علمسنجي بوده است. اين مقاله در پي تبيين ضرورتهاي همترازسازي ارزيابيهاي حوزههاي تخصصي متفاوت و شناسايي آسيبهاي غفلت از همترازسازي در اين ارزيابيهاي تخصصي است كه به صورت مطالعه موردي در حوزه هنر انجام شده است. اين مقاله با رويكرد ترويجي به تحليل، جمعبندي و انعكاس نتايج يافتههاي مرتبط به منظور روشنگري جامعه علمي در خصوص اهميت همترازسازي در ارزيابي حوزههاي تخصصي گوناگون پرداخته است. اين پژوهش از نوع پژوهشهاي تحليلي است كه با استفاده از روش كتابخانهاي انجام شد. نتايج نشان ميدهد مهمترين آسيبهايي كه مطالعات همترازسازي علمسنجي در پي رفع آن است، به اين واقعيت باز ميگردد كه انجام ارزيابي و مقايسۀ رشتههاي علمي و يا پژوهشگران حوزههاي مختلف بدون توجه به اين تفاوتها و مسائل در وهله نخست موجب خواهد شد ارزيابيكنندگان از انجام مطالعات تطبيقي رشتههاي مختلف با يكديگر صرفنظر و فقط به سطح مقايسه درونرشتهاي اكتفا كنند. اين در حالي است كه با تكيه بر مطالعات همترازسازي و بهرهگيري از رويكرد مشابهت يا همساني، ضمن در نظر گرفتن كليه ملاحظات موجود در هر يك از حوزههاي تخصصي، امكان مقايسه حوزههاي تخصصي متفاوت فراهم ميشود و نتايج كاربرديتر و سياستگذارانهتري به برنامهريزان و سياستگذاران علم، فناوري و نوآوري قابل ارائه خواهد بود. به عنوان مثال شناسايي بروندادهاي غالب هر حوزه، در خصوص حوزههايي كه از لحاظ ماهيتي تفاوت زيادي با ساير حوزهها دارند همچون حوزه هنر كه در اين مقاله مورد بررسي قرار گرفت ميتواند با استفاده راهكارهاي مشابهي همچون همترازسازي و شيوههاي مشابه كه باز هم در اين مقاله به آن اشاره شد در دستور كار اينگونه سازمانها قرار گيرد.