شماره ركورد :
1187765
عنوان مقاله :
چالش ها، مسائل و الزامات ساختاري پياده سازي نظام ملي ارزيابي اثر بخشي علم، فناوري و نوآوري
پديد آورندگان :
نوروزي چاكلي ، عبدالرضا دانشگاه شاهد - گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسي , عبدي ، ساجده مركز تحقيقات سياست علمي كشور - گروه علم‌ سنجي
از صفحه :
89
تا صفحه :
106
كليدواژه :
ارزيابي اثربخشي , ارزيابي علم , فناوري و نوآوري , علم‌سنجي
چكيده فارسي :
ارزيابي‌هاي مبتني بر اثربخشي، به دليل تمركز بر شناسايي و تبيين ارتباط ميان عملكردها از يك سو و اهداف و مأموريت‌ها از سويي ديگر، همواره مورد توجه كشورها و سازمان‌ها قرار داشته است. به عبارتي، در اين نوع ارزيابي‌ها، سعي بر آن است تا تبيين شود كه فعاليت‌هاي انجام شده در كشور يا سازمان، تا چه ميزان با اهداف و مأموريت‌هاي آنها همسو و هم‌راستا و توانسته است به نيازهاي مطرح شده در اين اهداف و مأموريت‌ها جامه عمل بپوشاند. اين نوع مطالعات در علم‌سنجي نقش ويژه‌اي ايفا مي‌كنند؛ زيرا جداي از اينكه كشور يا سازمان چه ميزان دستاورد علمي، فناورانه يا نوآورانه دارد، اين نوع مطالعات مي‌توانند نشان دهند كه اين فعاليت‌ها تا چه ميزان با اهداف و مأموريت‌هاي تعيين شده مطابقت دارند و به عبارتي به اين پرسش مهم پاسخ دهند كه آيا چنين فعاليت‌هايي بايد انجام مي‌شده يا خير؟ با وجود اهميت اين مقوله، هنوز ارزيابي‌هاي علم، فناوري و نوآوري مبتني بر تبيين اثربخشي در دستور كار مراكز فعال در سنجش و ارزيابي علم، فناوري و نوآوري در كشور قرار نگرفته و لازم است براي پياده‌سازي چنين رويكردهايي در ارزيابي، ساختاري منسجم و نظام‌مند تدوين شود. اين پژوهش سعي دارد ضمن برشمردن ابعاد ارزيابي‌هاي مبتني بر اثربخشي در علم، فناوري و نوآوري، مدلي مفهومي براي ساختار اين نوع ارزيابي‌ها در كشور ارائه دهد. اين پژوهش به عنوان يك مطالعه‌اي تحليلي نظري، با رويكرد ترويجي و با استفاده از روش‌هاي كتابخانه‌اي و پيمايشي، به مطالعه، موشكافي و تحليل ابعاد و مسائل مطرح در اين پژوهش مي‌پردازد. به اين ترتيب، از منابع و متون چاپي و الكترونيكي مرتبط و همچنين از مصاحبه به عنوان ابزار گردآوري اطلاعات استفاده شد. جامعه انساني اين پژوهش عبارت‌اند از تعداد 15 نفر از صاحبنظران عرصه‌هاي ارزيابي علم، فناوري و نوآوري كه با روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شد. نتايج حاكي از آن است كه ارزيابي‌هايي كه با هدف شناسايي اثربخشي فعاليت‌ها و عملكردهاي سازماني و ملي صورت مي‌پذيرد، از اهميت خاصي در علم‌سنجي برخوردارند؛ زيرا اين نوع ارزيابي‌ها در واقع به پرسش مهمي پاسخ مي‌دهند كه پيش از شروع مرحله ارزيابي، كارايي مطرح مي‌شود و در خصوص درستي يا نادرستي فعاليت‌هايي است كه بايد در دستور كار قرار مي‌گرفت. به عبارتي، در ارزيابي اثربخشي فعاليت‌ها و عملكردها، مبناي تعيين درستي يا نادرستي فعاليت‌ها، ميزان ارتباط آنها با اهداف و مأموريت‌هاي تعيين شده است. به طوري كه هر فعاليت هر چقدر هم كه با كيفيت و با صرف انرژي و هزينه‌هاي اندكي انجام شده باشد، در صورتي كه با اهداف و مأموريت‌هاي تعيين شده مطابقت نداشته باشد، از اثربخشي لازم برخوردار نخواهد بود و نمي‌توان آن را موجه قلمداد كرد. با وجود اين، براي نيل به اين نوع ارزيابي‌ها به صورت نظام‌يافته، نظام ارزيابي علم، فناوري و نوآوري كشور به الزام‌هاي مفهومي و ساختاري جديدي نيازمند است كه بايد با پشتيباني نهادها و سازمان‌هاي ذي‌نفع، تبيين و پياده‌سازي شود. نتايج به دست آمده در اين مقاله نشان مي‌دهد كه براي دستيابي به چنين اهدافي، مي‌توان بر اساس مدل كنسرسيوم ملي سنجش و ارزيابي علم، فناوري و نوآوري عمل كرد.
عنوان نشريه :
رهيافت
عنوان نشريه :
رهيافت
لينک به اين مدرک :
بازگشت