عنوان مقاله :
طراحي آزمايه قضاوت شباهت معنايي افعال حركتي و اسامي غيرحركتي فارسي براي بيماران با آسيبهاي مغزي و تعيين روايي محتوايي آن: ابزاري براي بررسي رمزگذاري معنايي ـ واژگاني
پديد آورندگان :
عظيمي ، تبسم دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه گفتاردرماني , قريشي ، زهرا سادات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه گفتاردرماني , نيلي پور ، رضا دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه گفتاردرماني , فرازي ، مرتضي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي - گروه گفتاردرماني
كليدواژه :
ساخت آزمايه , قضاوت شباهت معنايي , روايي محتوايي , افعال حركتي , اسامي غيرحركتي , رمزگذاري واژگاني-معنايي , آسيب مغزي
چكيده فارسي :
اهداف: شواهد مبتني بر آسيبهاي مغزي، حاكي از آن است كه دو مقوله دستوري اسم و فعل، به دليل تفاوت در پيچيدگي پردازش اطلاعات دستوري و معنايي، در مناطق مختلفي از مغز پردازش ميشوند. مطالعات نشان ميدهند كه افعال متعلق به مقولههاي مختلف معنايي، منجر به فعاليت عصبي در مناطق مختلفي از مغز ميشوند و به طور ويژه، پردازش افعال حركتي، به فعاليت مناطق حركتي و پيشحركتي مغز ارتباط داده ميشود. به منظور ارزيابي پردازش افعال حركتي، محققان از تكاليف متنوعي استفاده نمودهاند كه پركاربردترين آنها تكليف ناميدن و رواني كلامي است. عليرغم اينكه اين نوع تكاليف به نقص در پردازش افعال حركتي حساس هستند، اما ماهيت آسيب را مشخص نميكنند. براي فهم اينكه سوءعملكرد در پردازش افعال حركتي ناشي از مشكل در دسترسي واژگاني است يا ناشي از آسيب ويژه در پردازش معنايي، لازم است آزمايه ويژهاي براي ارزيابي پردازش معنايي طراحي شود. آزمايه قضاوت شباهت معنايي به طور ويژه، رمزگذاري معنايي ـ واژگاني را در سطح پردازشي عميق و كنترلشده، مورد هدف قرار ميدهد. هدف مطالعه حاضر، طراحي آزمايه قضاوت شباهتهاي معنايي ـ پردازشي دو مقوله افعال حركتي و اسامي عيني غيرحركتي و تعيين روايي محتوايي آن است. روش بررسي: در اين پژوهش ابزارسازي، ابتدا هفتاد فعل عيني حركتي و هشتاد اسم عيني غيرحركتي رايج زبان فارسي انتخاب شدند. براي هر واژه، يك كلمه مرتبط معنايي بر اساس مختصههاي عملكردي، فيزيكي، طبقهاي و شباهت در عمل، بر مبناي نظرخواهي از چهار متخصص (سه متخصص آسيبشناسي گفتار و زبان و يك زبانشناس) و بر اساس يك مقياس هفتنقطهاي، انتخاب شد. در رتبهبندي براي تعيين شباهت معنايي، تنها جفت كلماتي كه ميانگين نمره شباهت معنايي آنها بالا بود (5 تا 7)، باقي مانده و بقيه حذف شدند. سپس براي هر جفت كلمه مرتبط معنايي، يك كلمه غيرمرتبط معنايي انتخاب شد. پس از تعيين روايي محتوايي به شيوه كيفي توسط سه متخصص و حذف موارد نامناسب، به منظور هماهنگي بين دو مجموعه اسم و فعل، ويژگيهاي واژگاني و روان ـ زبانشناختي كلمات باقيمانده (207 اسم و 156 فعل) شامل بسامد، تعداد هجا، تعداد واج، تعداد حروف، مجاورهاي واجي و نويسهاي، تداعي حركتي، تصويرپذيري ذهني، ميزان آشنايي و سن اكتساب كلمات، توسط هجده داوطلب، بر اساس مقياس هفتنقطهاي استخراج شد. داوطلبين شامل سيزده متخصص آسيبشناسي گفتار و زبان و زبانشناس و پنج والد بودند كه به صورت نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. پس از حذف افعال با نمره تداعي حركتي پايين و اسامي با نمره تداعي حركتي بالا، دو مجموعه، بر اساس ساير ويژگيهاي واژگاني و روان ـ زبانشناختي هماهنگ شدند. درنهايت، 34 دسته سهتايي فعل با تداعي حركتي بالا و 34 دسته سهتايي اسم با تداعي حركتي پايين انتخاب شدند. در هر دو مجموعه فعلي و اسمي،كلمات به گونهاي انتخاب شدند كه براي قضاوت بايد مختصات معنايي كلمات به صورت دقيق و جزئيتر مورد توجه و مقايسه قرار گيرد. روشهاي آماري شامل محاسبه آمارههاي توصيفي و آزمون تي مستقل بود. يافتهها: يافتهها نشان داد دو مجموعه كلمات، بر اساس ويژگيهاي واژگاني و روان ـ زبانشناختي به غير از تداعي حركتي و تعداد واج تفاوت معناداري نداشتند (P 0/05). تفاوت آماري معناداري بين ميانگين ±انحرافمعيار تداعي حركتي دو مجموعه فعل (0/51 ±5/86) و اسم (0/45 ± 1/92) وجود داشت (P=0/000). نتايج درجهبندي تداعي حركتي نشان داد مجموعه افعال حاضر، موجب برانگيختگي تداعي حركتي قويتري نسبت به اسامي ميشوند. يافتههاي آزمون تي مستقل مربوط به دستههاي سهتايي نشان داد تفاوت آماري معناداري در معيارهاي ميانگين طول كلمه هر دسته، شامل متوسط تعداد هجا هر دسته، متوسط تعداد واج هر دسته و متوسط تعداد حروف هر دسته، بين دو دسته سهتايي اسم و فعل وجود نداشت (P 0/05). نتيجهگيري: آزمايه قضاوت شباهت معنايي داراي 102 فعل حركتي و 102 اسم عيني غيرحركتي، در 68 دسته سهتايي (34 دسته فعل و 34دسته اسم)، سازمان يافته است. آزمايه طراحيشده، علاوه بر اينكه امكان مقايسه دو مقوله مختلف دستوري را فراهم ميكند، ميتواند براي بررسي پردازش كلمات حركتي در سطوح پردازشي عميق و كنترلشده و همچنين آزمون فرضيات نظريه شناخت بدنمند، به منظور ارزيابي نقش سيستم حركتي و تأثير آسيب به اين سيستم روي عملكرد زباني و شناختي خصوصاً در بيماران با آسيبهاي عصبي ـ حركتي و شناختي مانند زبانپريشي، دمانس، لكنت رشدي و اكتسابي، بيماري پاركينسون يا ساير اختلالات حركتي، به كار گرفته شود و قابل استفاده در مراكز درماني است و همچنين جهت اهداف پژوهشي و مداخلهاي كاربرد دارد.
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي
عنوان نشريه :
آرشيو توانبخشي