عنوان مقاله :
منظر همچون طبيعت نمادين، تأملي بر نقش نمادين عناصر طبيعي در شكلگيري منظر روستاي «كامو»
پديد آورندگان :
ابرقويي فرد ، حميده دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه معماري منظر , صابونچي ، پريچهر دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه معماري منظر
كليدواژه :
منظر روستايي , منظر نمادين , نماد , ادراك , عناصر طبيعي
چكيده فارسي :
منظر روشي تاريخي براي تجربه و شناخت جهان است و همچون متن و تصويري فرهنگي، قابليت انتقال جهانبيني افراد را دارد. مناظر روستايي به عنوان مناظري همزمان طبيعي و فرهنگي شناخته ميشوند كه اجتماعيشدن طبيعت را بهواسطۀ تصرف گروهي فرهنگي و قومي به نمايش ميگذارند. منظر روستاي كامو حاصل ساماندهي محيط و عناصر طبيعي براساس باورها، معاني و ارزشهاي مشترك ساكنان است. در اين روستا عناصر و اجزاي طبيعي، ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي هستند كه در قالب انگارههاي فرهنگي و با سازوكاري مشخص، انتقال مفاهيم و معاني و ارائۀ منظر روستايي را به عنوان يك موجوديت واحد و كل نمادين ميسر ميسازند. هدف از نوشتار حاضر بررسي نقش نمادين محيط و عناصر طبيعي در شكلگيري منظر روستاي كامو و شيوههايي است كه اين مسأله از معاني، باورها و تعاريف اصلي ساكنان اثر پذيرفته و بر شناخت ساكنان از محيط و نحوۀ ساماندهي و مديريت آن اثر ميگذارد. روش تحقيق در پژوهش حاضر از نوع كيفي و قومنگارانه بوده و با رويكرد تحليلي و تفسير معاني منظر قومي و ادراك منظر، به تببين مدل مفهومي ادراك نمادين منظر و روشنساختن نقش عناصر طبيعي در شكلگيري منظر روستاي كامو ميپردازد. جمعآوري اطلاعات در مرحلۀ تبيين مباني نظري از نوع كتابخانهاي و در مرحلۀ مطالعۀ موردي به شيوۀ ميداني است. ماهيت نمادين منظر روستايي در تحول محيط به منظر، عناصر طبيعي به نمادهاي فرهنگي و تعاملگران به گروه فرهنگي ديده ميشود. در منظر روستاي كامو عناصر طبيعي فراتر از نقش كاركردي خود به شكلي نمادين، به ساختاري از ارزشها و باورها اشاره دارند كه فهم مخاطبان از محيط روستا را فراتر از دريافت اطلاعات از محيط كالبدي، به ادراك نمادين منظر ارتقا ميبخشند. اين مسأله در پاسخگويي محيط به نيازهاي مادي و معنايي ساكنان شكل ميگيرد. پاسخگويي به نيازهاي مادي نظير تأمين معيشت و سرپناه، با تكيهبر نقش روايتگر منظر پتانسيلهاي محيط طبيعي را به نمايش گذاشته و پاسخگويي به نيازهاي معنايي نظير نيازهاي اجتماعي و زيباييشناسانه، با تكيهبر وجه شاعرانۀ منظر باورهاي طبيعتگرايانۀ ساكنان را بازگو ميكند.