عنوان مقاله :
تحليل شخصيتها در داستان عقرب روي پلههاي راهآهن انديمشك از حسين مرتضاييان آبكنار با رويكرد فيليپ هامون
پديد آورندگان :
شوريابي ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور , نوروز ، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور , فخراسلام ، بتول دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور , عباسي ، فرزاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور
كليدواژه :
حسين مرتضاييان آبكنار , شخصيت , عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشك , فيليپ هامون , مرتضي
چكيده فارسي :
شخصيت محوري ترين عنصر داستاني است و بررسي آن وجوه جديدي از داستان را هويدا مي كند. درباره شخصيت شناسي تاكنون نظريه هاي گوناگوني بيان شده است؛ اما هيچكدام جامعيت ديدگاه فيليپ هامون را ندارد. در نظريۀ او، شخصيت ها در سه دستۀ «مرجعي (تاريخي، اسطوره اي مجازي و اجتماعي)»، «اشاره گر به نويسنده و خواننده» و «بهيادآورنده» جاي مي گيرند. سطوح وصف شخصيت در ابعاد ظاهري، روحي و اجتماعي نمود مي يابد و دال و مدلول در شناسايي شخصيت ها كاركرد مهمي دارند. در پژوهش كيفي حاضر، با تكيه بر منابع كتابخانه اي و روش تحليل محتوا، شخصيت هاي داستان عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشك از حسين مرتضاييان آبكنار، بهعنوان يكي از برجسته ترين داستان هاي دفاع مقدس، براساس آراي فيليپ هامون بررسي شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد شخصيت هاي داستان عمدتاً اجتماعي (سرباز) و مجازي (يأس، ترس و مرگ) هستند كه با محتواي كلي اثر، يعني جنگ تحميلي ايران و عراق، سازگاري دارند. اشاره گرهاي داستان عمدتاً بيانگر حضور نويسنده هستند. اين بدان معناست كه آبكنار با برجسته كردن نقش راوي داناي كل، به خواننده محوري و خوانش هاي متعدد از داستان اعتقادي نداشته است. سطوح وصف داستان اغلب در لايه هاي ظاهري و رواني نمود يافتهاند. بررسي مدلول ها اثبات ميكند كه بيشتر اطلاعات دربارۀ شخصيت ها از جانب اطرافيان آنها دراختيار مخاطب قرار گرفته؛ اما تحليل دال ها بيانگر تناقض آشكار ميان نام شخصيت ها و عملكردشان در داستان است كه اين موضوع با توجه به اختياري بودن ارتباط دال و مدلول، قابل توجيه است. مرتضي، شخصيت اصلي داستان، بهلحاظ زماني در حال و گذشته حضور دارد تا با يادآوري خاطرات خوشايند پيشين، تنش هاي دروني خود را براي لحظاتي كاهش دهد.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي