عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي كهنالگوي جاودانگي در دو داستان «آلسست» اثر اوريپيد و «دومرول ديوانهسر» به روايت دَدَه قورقود
پديد آورندگان :
ندايي ، امير حسن دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده هنر - گروه سينما و انيميشن , ولي پور قره قيه ، هادي دانشگاه نبي اكرم (ص) , ابراهيمي غانمي ، نرجس دانشگاه آزاد اسلامي واحد بوشهر
كليدواژه :
روايت , كهن الگو , جاودانگي , «آلسست» , «دومرول ديوانهسر»
چكيده فارسي :
داستان هاي بسياري براساس كهن الگوي ازلي جاودانگي به وجود آمده كه يا بهصورت سينهبهسينه يا بهشكل ادبيات مكتوب به دست ما رسيده اند. نمايشنامه «آلسست»اثر اوريپيد و افسانه «دومرول ديوانه سر»به روايت دَدَه قورقود، نمونه اي از اين آثار هستند كه به رغم تفاوتهاي فرهنگي و زمان و مكان خلق اثر، از نظر روايت و مضمون مشابهت دارند. سؤال پژوهش آن است كه اين شباهت و تفاوت در چه سطوحي از روايت آشكار مي شود و دو داستان چگونه و در چه جنبه هايي قابل تطبيق اند. پژوهش حاضر مبتني بر روش توصيفي ـ تحليلي و شيوه گردآوري اطلاعات كتابخانه اي بوده است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد بهرغم شباهت موضوعي در دو داستان و شباهت پايان ها، روند روايت در آن ها متفاوت است. در داستان «آلسست»، رويدادها مبتني بر پيش داستان اند و وحدت هاي ارسطويي در آن رعايت شده است. نمايشنامه با وصيت آلسست آغاز مي شود و با تلاش هراكلس در بازگرداندن او بهپايان مي رسد. اما در «دومرول ديونهسر» كل ماجراها در روندي خطي روايت شده و پيشداستاني كه به وقايع ارتباط داشته باشد، وجود ندارد. دومرول در ابتداي داستان پس از ماجرايي كوتاه، با مرگ روبهرو مي شود و در ادامه تلاش مي كند از آن برهد. سپس همسرش حاضر به فداكاري مي شود (اتفاقي كه شبيه به آن در «آلسست» در پيشداستان رخ داده) و در پايان نيز با التماس خود دومرول هر دو از مرگ مي رهند. اين تطابق نشان مي دهد كه موضوعي واحد در دو داستان با عناصر مشابه، در دو فرهنگ متفاوت، اجزا و عملكردهاي متفاوت مييابند.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي