عنوان مقاله :
نمادهاي آميزه مفهومي در حكايتهاي كليله و دمنه بر اساس نظريه فوكونيه و ترنر
پديد آورندگان :
عموري ، نعيم دانشگاه شهيد چمران اهواز - گروه زبان و ادبيات عربي , تختي ، فاطمه دانشگاه شهيد چمران اهواز
كليدواژه :
كليله و دمنه , معناشناسي شناختي , آميزه مفهومي , فوكونيه و ترنر
چكيده فارسي :
نظريّه آميزه مفهومي به ذهن اين امكان را ميدهد كه فضاهاي ذهني متعدّد و مرتبط با هم را كه معاني مختلفي دارند به كار گيرد. سپس آنها را با يكديگر تركيب كند و اين معاني مختلف را به شيوهاي كارآمد و درست بررسي كند و به شبكه معنايي تشكيلدهنده فضاهاي ذهني دستيابد. در بيشتر حكايتهاي كليه و دمنه آميزه مفهومي برجسته است و تفكّر و خيال نويسنده در آن نقشي بنيادين بازي ميكند. شبكه معنايي شخصيّتپردازي حكايتهاي كليله و دمنه، تلفيقي از عناصر و ويژگيهاي فضاهاي ناسازگار است و آميزش اين فضاها با هم، معاني و ساختاري نوظهور را در ذهن ايجاد مي كند. از اين رو اين پژوهش در پي شناسايي و بازنمايي نمادهاي آميزه مفهومي حكايتهاي كليله و دمنه بر اساس نظريه فوكونيه و ترنر، به روش توصيفي و از نوع تحليل محتوا است. بيشترين تأكيد مقاله بر فرايندهاي «تركيب، تكميل و پيچيدگي»، واپسفكني، اصل دسترسي و روابط حياتي نقش ارزش است؛ زيرا اين فرايندها بيشترين تأثير را در شكلگيري آميزه مفهومي اين حكايتها دارند. اين پژوهش نشان ميدهد كه بيشترين نمود آميزه مفهومي حكايتهاي كليله و دمنه تلفيقي از فضاهاي ناسازگار (انسان و حيوان)، (انسان و شيطان) و (انسان و موجودات طبيعي) است. همه عناصر موجود در فضاهاي ناسازگار به فضاي آميزه فرافكني نميشوند، بلكه انتخاب صورت ميگيرد، و اين انتخاب از آميزهاي به آميزه ديگر متفاوت است، بنابراين نمادهاي آميزه مفهومي متنوّعي پديدار ميشود.