تبيين انگارۀ تاريخي برنارد لوئيس در ارتباط با نظريۀ خاورميانۀ جديد

برنارد لوئيس از مستشرقين و نظريه‌پردازان متأخر در زمينۀ تاريخ جوامع اسلامي است كه كتب و مقالات بسياري در اين زمينه به رشتۀ تحرير در آورده است. وي با مطالعۀ جامع تاريخ اسلام به اين نتيجه مي‌رسد كه بايد وحدت امت اسلام را از بين برده و كشورهاي بزرگ خاورميانه را به كشورهاي كوچك‌تر كه قدرت كمتري داشته و در خدمت منافع غربيان باشند تجزيه نمود. طرحي كه در ميان اهل تحقيق به نظريۀ خاورميانۀ جديد شهرت يافته است. در اين پژوهش تمامي آثار مكتوب و شفاهي لوئيس مورد واكاوي قرارگرفته است. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد وي با دو راهكار غربي‌سازي و تجزيۀ خاورميانه بر اساس شاخص‌هاي مورد قبول غربيان از جمله ميهن‌پرستي و دموكراسي و نيز فراهم كردن شرايط استقرار و قدرت‌گيري اسرائيل و يهوديان در خاورميانه قصد تجزيۀ منطقه و ايجاد توازن قوا در بين كشورهاي مختلف و حتي اديان اسلام، يهود و مسيحيت را دارد. در اين راستا برنارد لوئيس پيشنهاد مي‌كند كشورهاي غربي و به ويژه آمريكا بايد در جهت سرنگوني و كاهش نفوذ هژموني‌هاي داخلي و خارجي در منطقه از جمله شوروي، ايران، عراق و ... بكوشند. او اين نظريه را در ابتدا با روش‌هاي تاريخ نگارانه طرح كرده و در اواخر عمر خود با بياني تند و گزنده كشورهاي غربي را به جنگ و ايجاد آشوب در منطقه و تقابل با امت اسلامي ترغيب مي‌نمايد.