بررسي تأثير اقتدار پليس بر احساس امنيت در شهروندان روانسر

هدف و زمينه: وجود امنيت در ﻫﺮ جامعه‌اي نيازمند فعاليت نهادهايي است كه در جهت تامين و ﺗﺤﻘﻖ آن بكوشند از ﺟﻤﻠﻪ اين نهادها مي‌توان ﺑﻪ نيروي ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﻰ اشاره كرد كه مسئول برقراري امنيت عمومي و آسايش در سطح جامعه است. نيروي انتظامي موظف مي‌باشد با هر آنچه كه اين امنيت و آرامش جمعي را خدشه‌دار مي‌سازد مقابله كند. در اين ميان اقتدار نيروي انتظامي در جهت حمايت از شهروندان، يكي از عوامل بسيار مهم و بازدارنده در خدشه‌دار كردن امنيت شهروندان است. پژوهش حاضر كه با هدف بررسي تأثير اقتدار پليس بر احساس امنيت در شهروندان روانسر مي‌باشد، از نظر نوع هدف يك بررسي كاربردي مي‌باشد. پژوهش حاضر بر اساس نظريه‌هاي مختلف از جمله نظريه بوزان و ويور در سنجش و تجزيه و تحليل احساس امنيت و نيز ديدگاه وبر درباره اقتدار به عنوان چارچوب نظري پژوهش و مبناي فرضيات استفاده مي‌شود. روش تحقيق: روش در اين پژوهش، ميداني با استفاده از تكنيك پيمايش و ابزار جمع‌آوري داده‌ها پرسشنامه مي‌باشد. جامعه آماري اين مطالعه افراد بالاي 15 سال شهر روانسر در سال 95 است كه تعداد آن‌ها 57500 نفر هستند و تعداد 384 نفر بر اساس فرمول كوكران انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده‌ها محقق ساخته است كه اقتدار پليس در سه بعد و با استفاده از 26 گويه و احساس امنيت با استفاده از 20 گويه در مقياس طيف ليكرت سنجش شدند. جهت تجزيه و تحليل داده‌ها از نرم‌افزار آماري SPSS استفاده شد. جهت برآورد روايي از روايي صوري و براي پايايي از آلفاي كرونباخ استفاده و فرضيه‌هاي پژوهش با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و براي سنجش مدل پژوهش از رگرسيون چندگانه استفاده به عمل آمد. يافته ها و نتيجه گيري: نتايج حاصل از رگرسيون چندگانه نشان مي دهد كه دو مؤلفه متغير ميزان اقتدار پليس (اقتدار حقوقي – عقلاني و اقتدار سنتي) وارد معادله رگرسيوني شده اند و روي هم رفته 0.46 از تغييرات متغير احساس امنيت شهروندان را مورد تبيين قرار مي دهد. مي توان استدلال كرد كه با افزايش اقتدار عقلاني و همچنين اقتدار سنتي پليس، شاهد ارتقاي احساس امنيت شهروندان خواهيم بود.