بررسي نقش تعصبات قومي و قبيله اي و طايفه گرايي در فرايند انتخابات مجلس شوراي اسلامي مطالعه موردي استان ايلام

بدون عنوان

اين پژوهش با روش كتابخانه اي- اسنادي به تحليل محتواي كيفي انجام گرفته است در صدد است ، موضوع تعصبات قومي ، قبيله گرايي و طايفه گرايي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را كه سال هاست در استان ايلام به يك پاي ثابت انتخابات هاي مجلس شوراي اسلامي در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تبديل شده است را مورد بحث و بررسي قرار دهد .با توجه به اينكه اين مسئله مي تواند آثار و پيامد هاي منفي زيادي منجمله از بين رفتن اتحاد و انسجام بين گروه هاي مختلف در جامعه ، ايجاد چند دستگي ميان اقوام ، قبايل و طوايف ، انحراف از موضوع شايسته سالاري افراد و كساني كه داعيه داشتن ويژگي هاي يك نماينده خوب را دارند،رواج تفكر انحصار طلبي و برتري در ميان اقوام و قبايلي كه توان انتخاب نماينده از سوي قوم وقبيله خود را دارند ، از بين رفتن مشاركت عمومي در ميان آحاد مختلف جامعه و ...، را به همراه داشته باشد ،لذا واكاوي آن به منظور ارائه راهكارهاي مناسب براي رفع اين مسئله در استان ايلام از اهميت بسيار زيادي برخوردار مي باشد. نتايج پژوهش حاضر نشان مي دهد مسئله تعصبات قومي وقبيله اي در انتخابات مي تواند باعث به وجود آمدن محيطي ناسالم ، آشفته وداراي هرج ومرج ، متفرق، بي انگيزه، فقدان خود اتّكايي در ميان اقوام وطوايف استان ايلام شوند كه در چنين محيطي، اين تعصبات باعث رواج پديده قوميت گرايي در بين افراد و اقوام و طوايف مختلف جامعه شده ، كه در نهايت باعث منزوي شدن افراد شايسته براي مناصب مختلف از جمله نمايندگي مجلس، عدم توسعه يافتگي استان ايلام در همه ابعاد ، از بين رفتن مشاركت عمومي ، تنش و در گيري هاي قومي وقبيله اي و در نهايت خارج شدن نيروي توانمند و خلاق جامعه از چرخه توسعه و پيشرفت استان اشاره نمود. يافته ها: اين موضوع مي تواند آثار و پيامد هاي مانند از بين رفتن اتحاد و انسجام بين گروه هاي مختلف در جامعه و ايجاد چند دستگي ميان اقوام ، قبايل و طوايف ، انحراف از موضوع شايسته سالاري افراد و كساني كه داعيه داشتن ويژگي هاي يك نماينده خوب را دارند ، رواج تفكر انحصار طلبي و برتري در ميان اقوام و قبايلي كه توان انتخاب نماينده از سوي قوم وقبيله خود را دارند ، از بين رفتن مشاركت عمومي در ميان آحاد مختلف جامعه و ...، باعث به وجود آمدن محيطي ناسالم ، آشفته وداراي هرج ومرج ، متفرق، بي انگيزه، فقدان خود اتّكايي در ميان اقوام وطوايف استان ايلام شوند كه در چنين محيطي، اين تعصبات باعث رواج پديده قوميت گرايي در بين افراد و اقوام و طوايف مختلف جامعه شده ، كه در نهايت باعث مي شود كه اين پديده در جامعه رواج پيدا كرده و خود را به سمت نهادينگي به عنوان يك فرهنگ غالب در ميان اقوام ، قبايل و طوايف اين استان پيش مي برد. نتيجه گيري: يافته هاي تحقيق حاضر نشان مي دهد كه قوميت گرايي در داخل جامعه استان ايلام نه تنها در سرنوشت مردم استان وميزان پيشرفت و توسعه استان ايلام در ابعاد سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي تأثير دارد و نظام جامعه استان و كشور را مختل وبا چالش مواجه مي سازد ؛ بلكه در سرنوشت آن نيز تأثير مستقيم مي گذارد و باعث عدم رشد و پيشرفت و توسعه در استان و كشور خواهد شد. در نهايت تنهاچيزي كه عايد استان ايلام و به تبع آن جامعه مي شود چندگانگي، اختلاف هايي است كه مي توان به آثارش همچون ، منزوي شدن افراد شايسته براي مناصب مختلف از جمله نمايندگي مجلس، عدم توسعه يافتگي استان ايلام در همه ابعاد ، از بين رفتن مشاركت عمومي ، تنش و در گيري هاي قومي وقبيله اي و در نهايت خارج شدن نيروي توانمند و خلاق جامعه از چرخه توسعه و پيشرفت استان اشاره نمود

not abstract