عنوان مقاله :
سطح مشخص بودگي نفس در مفهوم سازي قرآن
پديد آورندگان :
قائمي نيا ، عليرضا پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي - گروه معرفت شناسي , احمدي ، رسول دانشگاه قرآن و حديث
كليدواژه :
سطح مشخص بودگي , تصويرسازي , نفس , انفس , تشخص واژگاني نفس
چكيده فارسي :
تصويرسازي اصل بنيادين دستور زبان شناختي است. يكي از ابعاد تصويرسازي سطح مشخص بودگي يا تشخص است كه در آن يك موقعيت تفسير ميشود. تفسير موقعيت بر اساس تعيني است كه با كمكگرفتن از الفاظ يا ساختار جمله براي يك مفهوم به دست ميآيد. سطح مشخص بودگي را در دو ساحت واژگاني و ساختاري ميتوان بررسي كرد. در ساحت واژگاني، واژگان از دو طريق كسب تشخص ميكنند؛ اول تشخصي است كه با مفهوم خود به دست ميآورند و دوم تشخص طبقاتي نام دارد كه از طريق قيدها و صفات كسب مي كنند. در سطح تشخص ساختاري به طبقاتي كه يك واژه در ساختاري دستوري قرار دارد، توجه ميشود. واژه نفس در قرآن تمامي سطوح مشخص بودگي را نشان مي دهد. نفس در قرآن در دو مصداق تمامهويت يا هويت تركيبي (بدن و فرابدن) و هويت اصلي انسان به كار رفته است و قاعدۀ تشخص ساختاري و واژگاني در آيات مختلف تعين هر يك را نشان مي دهد. در برخي آيات آثار و لوازمي به هويت تركيبي انسان نسبت داده شده و از اين هويت تركيبي با نام «نفس» ياد شده است و در برخي ديگر بدن ملاحظه نشده و تنها به فرابدن انسان توجه شده و از آن نيز با عنوان نفس ياد شده است. آياتي كه در آنها از ساختار انفس استفاده شده است نيز به دو دسته تقسيم مي شوند: دسته اي از اين آيات بر تمام ماهيت انسان دلالت دارند و دسته ديگر هويت اصلي انسان را در كانون توجه قرار ميدهند.