تحليل رابطه سرمايه‌هاي روان شناختي- اجتماعي با تمايل جوانان به خرده‌فرهنگ گروه‌هاي خارجي

پژوهش حاضر با هدف رابطه سرمايه‌هاي روان‌شناختي اجتماعي با تمايل جوانان به خرده‌فرهنگ گروه‌هاي خارجي انجام شد. تحقيق به لحاظ هدف بنيادي وبه لحاظ روش همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش، دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد در سال تحصيلي 97-96 مي‌باشند كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 200 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش براي اندازه‌گيري سرمايه روان‌شناختي و سرمايه اجتماعي به ترتيب از پرسش‌نامه‌هاي لوتانز و آووليو(2007) محقق‌ساخته مورد استفاده قرار گرفت. براي محاسبه ضريب قابليت اعتماد پرسش‌نامه‌ها از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه ضريب 0.83 به دست آمد. جهت تحليل يافته‌ها از آمار توصيفي و آمار استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چندمتغيري و آزمون T) استفاده شد. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد بين سرمايه روان‌شناختي و خرده‌مؤلفه‌هاي آن (، تاب‌آوري، خوش‌بيني) و سرمايه اجتماعي و مؤلفه‌هاي آن (اعتماد و تعهد) با تمايل به خرده‌فرهنگ گروه‌هاي منحرف رابطه معناداري معكوس وجود دارد. نتايج رگرسيون چندمتغيره نيز رابطه مؤلفه‌هاي تاب‌آوري، خوش‌بيني، اعتماد اجتماعي و تعهد اجتماعي با تمايل به خرده‌فرهنگ گروه‌هاي منحرف را تأييد كرد. با توجه به رابطه معكوس مؤلفه‌هاي اعتماد و و تعهد اجتماعي با تمايل به خردهفرهنگ گروه‌هاي منحرف، مي‌توان نتيجه گرفت كه با افزايش اعتماد و و تعهد اجتماعي در ميان جوانان مي‌توان از تمايل آنان به گروه‌هاي انحرافي كاست. همچنين ضريب تأثير متغير تاب‌آوري و خوش‌بيني به ترتيب برابر با 0.248 و 0.224 به دست آمد كه مي‌توان نتيجه گرفت كه هر چه افراد داراي تاب‌آوري و خوش‌بيني بالايي باشند، تمايل كمتري به انجام خرده‌فرهنگ منحرف دارند.