عنوان مقاله :
تعريف عام و خاص زيبايي، ناظر بر حقيقت هستي‌شناختي آن مبتني بر آراي صدرالمتألهين
عنوان به زبان ديگر :
The General and Specific Definitions of Beauty Regarding its Ontological Truth on the Basis of Mulla Sadra’s Opinions
پديد آورندگان :
اميني، مهدي دانشگاه اديان و مذاهب , فنايي اشكوري، محمد مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره - گروه فلسفه , فتحي، عبدالله مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره - گروه فلسفه
كليدواژه :
زيبايي , تجلي , صورت , تحليل مفهومي , تشكيك
چكيده فارسي :
در مقاله پيش‌رو اين مسئله به بحث گذاشته شده كه چگونه مي‌توان تعريف واحدي از زيبايي ارائه كرد كه اتصاف وجودات امكاني و وجود واجبتعالي بدان منعي نداشته باشد؟ نويسندگان تلاش كرده‌اند با ايده گرفتن از روش «تحليل مفهومي» شيخ اشراق و با استناد بر آراي هستي‌شناختي صدرالمتألهين، تعريفي عام از زيبايي ارائه كند؛ به نحوي كه هم وجود واجب و هم موجودات امكاني را دربر گيرد. زيبايي مبتني بر تشكيك خاصي وجود عبارت است از: «تحقق نحوه وجودِ كمالي در صورت»، و بر پايه وحدت شخصي وجود عبارت است از «نحوه تجلي يا ظهور كمالات وجود مطلق در صورت». با اضافه كردن قيوداتي به تعريف يادشده، مي‌توان تعاريف اختصاصي از زيبايي نيز ارائه كرد. نويسندگان جهت دستيابي به تعاريف عام و خاص يادشده با انكار مستدل حيثيت ماهوي براي زيبايي، حيثيت وجودي را براي آن ثابت دانسته است و در ادامه به تحليل و استخراج مفاهيم فلسفي پرداخته‌اند كه بيانگر نسبت وجود و زيبايي هستند.
چكيده لاتين :
In the present article, the discussion is on how one can offer a single definition for beauty that can be applied to possible beings as well as exalted necessary being. The writer has attempted to get idea from Sheikh Ishraq’s method of “conceptual analysis” and adduce Mulla Sadra’s ontological views to offer a general definition of beauty in a way that covers both the necessary being and the possible beings. The beauty based on specific gradation of existence is “realization of mode of perfection existence in form”, and on the basis of personal unity of existence is “the mode of manifestation or appearance of perfections of absolute existence in form”. By adding stipulations to the abovementioned definition, one can present specialized definitions of beauty as well. To obtain those general and specific definitions, the writer, while arguably denying the quidditative mode for beauty, has regarded the existential mode for it, continuing his discussion by analyzing and extracting philosophical concepts which reflect the relationship between existence and beauty.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
