مقايسه اثربخشي زوج درماني خودتنظيم گري-دلبستگي و زوج درماني سيستمي- رفتاري برعملكرد خانواده در زنان داراي همسر وابسته به مواد

Comparison of the Effectiveness of Self Regulation-Attachment Couple Therapy and Systemic-Behavioral Couple Therapy on the Family Function in Women with Substance-Dependent Spouse

هدف پژوهش حاضر مقايسه اثربخشي زوج درماني خود تنظيم گري-دلبستگي و زوج درماني سيستمي-رفتاري بر عملكرد خانواده زنان داراي همسر وابسته به مواد بود. روش پژوهش حاضر شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون و پيگيري با گروه كنترل بود. جامعه آماري زنان داراي همسر وابسته به مواد مراجعه كننده به مركز مشاوره ويژه زنان در شهر سنندج بود. در ميان آن ها، 45 نفر با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و يك گروه گواه گمارده شدند. براي جمع آوري داده هااز ابزار سنجش خانوده استفاده شد. يك گروه آزمايش زوج درماني خودتنظيم گري-دلبستگي و گروه ديگر آزمايش زوج درماني سيستمي-رفتاري دريافت كردند. داده ها با آزمون تحليل واريانس آميخته تحليل شد. يافته ها نتايج نشان داد كه هر دو رويكرد بر عملكرد خانواده اثربخش بودند. اين تاثير در مرحله پيگيري پايدار بود. همچنين نتايج مقايسه نشان داد كه بين گروه هاي زوج درماني تفاوت معنادار وجودداشت. زوج درماني سيستمي- رفتاري در مقايسه با زوج درماني خودتنظيم گري-دلبستگي بر بهبود عملكردخانواده موثرتر بود. نتيجه گيري در روابط زوجي فنون درمان سيستمي-رفتاري مي تواند ابعاد مختلفي را پوشش داده و به شدت با تاثير بر تنظيم هيجاني روابط را متاثر سازد.

The present research aimed to compare the effectiveness of self regulation-attachment couple therapy and systemic-behavioral couple therapy on the family function in women with substance-dependent spouse. Method The present research was quasi-experimental using pretest, post-test and follow-up with control group. The statistical population was women with substance-dependent spouse referred to the special counseling center for women in the city of Sanandaj. Among them, 45 women were selected through convenience sampling and were randomly assigned into two experimental groups and one control group. The Family Assessment Device (FAD) was used to collect data. One the experimental groups received self regulation-attachment couple therapy and another experimental group received systemic-behavioral couple therapy. Data were analyzed using mixed analysis of variance. Results Results showed that both approaches were effective on the family function. This effect was stable at the follow-up stage. The comparison results also showed that there were significant differences between couple therapy groups. Systemic-behavioral couple therapy was more effective in improving family function than self regulation-attachment couple therapy. Conclusion In couple relationships, systemic-behavioral therapy techniques can cover various dimensions and strongly affect relationships by affecting emotional regulation.