عنوان مقاله :
جستاري تطبيقي بر داستانهاي «سياوش» و «اتللو»
پديد آورندگان :
اولادي قاديكلايي ، خديجه دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر , فرصتي جويباري ، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيّات فارسي , منصوريان ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد قائمشهر - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
تراژدي , سياوش , اتللو , شخصيّت , اخلاق , حسادت
چكيده فارسي :
تفاوت نگاه انسانها به جهان، ضرورت مطالعه در آثار ادبي را دو چندان ميكند تا از اين رهگذر شناخت انسان و پيوندهاي ادبي فرهنگي ملل ميسّر شود. ادبيّات تطبيقي راهي علمي براي اين شناخت و تأثيرگذاري است. فردوسي و شكسپير ستارگان ادبيّات سرزمين خويش و جهان هستند كه در خاستگاه انديشۀ شرق و غرب آثار بينظيري خلق كردهاند. اگرچه در بدو امر، داستان سياوش، روايتي تراژيك همچون اتللو بهنظر نميرسد، لكن، بررسي اثر، انطباق آن با ويژگيهاي تراژدي را نشان ميدهد كه نوشتاري ديگر ميطلبد. هدف مقالۀ حاضر كه با روش تطبيقي-تحليلي انجام يافته، بررسي درونمايۀ داستان سياوش از شاهنامۀ فردوسي و اتللو نوشتۀ شكسپير است كه ضمن بررسي مضامين دو اثر و واكاوي داستانها، وجوه مشترك و بعضاً متفاوت آنها آشكار گرديد. يافتههاي تحقيق مبيّن اين مطلب است كه دو شاعر اساس داستانهاي خود را بر توصيف ويژگيهاي اخلاقي بنا نهادهاند. در اين دو اثر وجود شباهتها بيش از تفاوتهاست و «حسادت» عامل مشترك وقوع حوادث بوده است. همچنين نتايج حاصله نشان دهندۀ اين نكتۀ مشترك در هر دو تراژدي است كه جدال قهرمان و سرنوشت بيش از هر چيز عرصۀ تجلّي خصايصي انساني، نظير صداقت و عاطفه است. با اين حال تفاوتي مهم كه در اين قرائت دريافت گرديده حاكي از آن است كه شخصيّت هاي دو داستان انطباق دقيق با همزاد مشخّص خود در تراژدي ديگر ندارند؛ بهگونهاي كه شخصيّت سياوش از برخي جهات منطبق با ويژگي هاي اخلاقي دِزدمونا و گاهي يادآور ويژگي هاي اتللوست.