عنوان مقاله :
صلح و دوستي از ديدگاه مولانا
پديد آورندگان :
تميزال ، علي دانشگاه سلجوق - دانشكدۀ ادبيّات - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
مولانا , عرفان , صلح , آشتي , دوستي
چكيده فارسي :
واژههاي صلح، دوستي و آشتي از آغاز تاريخ بشر تا كنون جزء پركاربردترين واژگان به شمار آمدهاند؛ چنانكه دركتابهاي آسماني مانند قرآن مجيد، انجيل، تورات و كتابهاي عرفاني، فلسفي، حكمي و ادبي نيز به فراواني از آن ياد شده و در انديشههاي عارفان، اديبان، حكيمان، شاعران و عالمان گوناگون جا گرفته است. در ادبيّات عرفاني نيز، عارفان به وصف كردن واژههاي صلح و آشتي و دوستي اهمّيّت زيادي داده و در متون عرفاني خود، مكرّر انسان ها را به صلح و دوستي دعوت كرده اند. مولانا جلاالدين رومي يكي از اين مهم ترين و معروفترين عارفان قرن سيزدهم ميلادي ميباشد كه با آثار گرانبها و افكار ارزشمند عرفاني خود در همۀ جهان نور عرفاني، آشتي، و دوستي را پراكنده است. مولانا در آغاز مثنوي، وجود انسان را به نياي مانند كرده كه از نيستان و اصل خود جدا افتاده و به سبب اين جدايي، فرياد شكايت سرداده است. پس انسان بايد تلاش كند تا از قيد و بندهاي دنيايي ببُرد و سرانجام به اصل خود بازگردد. چنين انساني در طول زندگي خود فردي بيآزار و صلحجو خواهد بود. با توجّه به اين نكته، نگارنده در اين مقاله سعي كرده است نظر و انديشه هاي مولانا را در سروده هايش دربارۀ صلح و دوستي بررسي كند.