شماره ركورد :
1194751
عنوان مقاله :
خوانشي جامعه شناسانه از نوستالژي در مدرنيسم ادبي ( با تاكيد برآراي زيمل، وبر و لوكاچ
پديد آورندگان :
صفارحيدري، سعيد دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي , صفارحيدري، حجت دانشگاه مازندران
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
114
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
136
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
نوستالژي , مدرنيسم , ادبيات , جامعه‌شناسي
چكيده فارسي :
ساده‌ترين معناي مدرنيته نو شدن است و نوستالژي نيز در يك‌كلام به معناي اشتياق براي بازگشت و احياي سنت‌هاي ازدست‌رفته است ازاين‌روي به نظر مي‌رسد كه تجربه مدرنيته باتجربه نوستالژي در تضاد است. پس آيا اين بدان معنا است كه نوستالژي يك تجربه‌ي پيشامدرن يا حتا ضدمدرن است؟ در اين مقاله نشان خواهيم داد كه تجربه‌ي نوستالژي يك پديده‌ي كاملاً مدرن است و به تعبيري جامعه‌شناسانه پيامد گذار به جهان مدرن است. ازنظريات سه تن از تأثيرگذارترين جامعه شناسان مدرنيته بهره برده‌ايم كه هريك به طريقي ماهيت جهان مدرن را تبيين كرده‌اند. گئورگ زيمل با بحث در باب تراژدي فرهنگ، ماكس وبر با توجه به فرايندهاي ارزش زدايي عقلاني و تفوق عقلانيت ابزاري و گئورگ لوكاچ نيز به‌واسطه‌ي پرداختن به پديده كالايي شدگي و بت وارگي كالايي و بي‌خانماني استعلايي انسان مدرن، هريك سعي كرده‌اند كه هسته‌ي سخت جهان مدرن را شناسايي كنند. تأكيد غالب اين مقاله بر يكي از شعبه‌هاي فرهنگي مدرنيته يعني جنبش مدرنيسم ادبي است. بنابراين اين مقاله بر آن است كه با توجه به نظريات سه جامعه‌شناس مذكور راهي براي فهم نوستالژي مدرن از خلال آثار ادبي مدرن بگشايد.
چكيده لاتين :
no abstract
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مكتب هاي ادبي-دانشگاه مازندران
فايل PDF :
8265511
لينک به اين مدرک :
بازگشت