عنوان مقاله :
رويكردهاي تاريخ نگاري هزارهها
عنوان به زبان ديگر :
Approaches to Hazara historiography in Afghanistan
پديد آورندگان :
موسوي، محمدجمال جامعه المصطفي
كليدواژه :
مورخان هزاره , هزارههاي افغانستان , تاريخنگاري هزارهها , رويكردهاي تاريخنگاري
چكيده فارسي :
تاريخ نگاري معاصر افغانستان حكومتي و دستوري بوده است كه بنابر سياست هاي حاكميت، نقش اقوام غير پشتون در آن كم رنگ يا ناديده گرفته شده است. از اين رو اقوام ديگر به آن واكنش نشان داده و تلاش كرده اند روايت خود از تاريخ را بيان كنند. در اين ميان مورخان هزاره بيشترين و جديترين عكس العمل را به صورت نگارشهاي تاريخي نسبت به ديگر اقوام ارائه كرده اند. هدف اين نوشتار بررسي رويكردهاي تاريخ نگاري هزاره هاست. از انجايي كه تاريخ نگاري هزاره ها نوعي واكنش به تاريخ نگاري رسمي بوده در بسياري از مولفه ها از جمله رويكردها شبيه به آن عمل كرده است. سه رويكرد سياسي، قوم گرايانه و باستان گرايانه در تاريخنگاري هزاره همانند تاريخ نگاري رسمي قابل رديابي است.
در رويكرد سياسي مورخان هزاره همانند تاريخنگاري رسمي سعي در برجسته كردن سهم و نقش هزارهها و شخصيتها و بزرگان خود در تحولات سياسي اجتماعي كشور و سلسله هاي حكومتي متعلق به هزاره ها كردهاند. در رويكرد قومي هم همانند تاريخ نگاري رسمي، مورخان هزاره ها تلاش كردهاند كه در مورد گروه قومي خود بنويسند و سير تحولات و رويدادها را با محوريت قوم هزاره در نظر بگيرند. اما در ارتباط با اقليت هاي شيعي درون جامعه هزاره نظير سادات، توجهي نكرده اند. در رويكرد باستانگرايانه كه تلاش براي ساخت هويت و قدمتي ديرينه براي يك گروه يا مردم است، مورخان هزاره در پاسخ به تلاشهاي تاريخ نگاري رسمي كوشيده اند اصالت، ديرينگي و قدمت مردمان هزاره را با تمسك به يافتهاي باستان شناسانه و برجسته كردن تئوري بومي بودن و آرياني بودن هزاره ها اثبات كنند.
مورخان هزاره اما به رويكردهاي ديگري مانند رويكرد فرهنگي و اجتماعي هم توجه كرده اند كه درتاريخ نگاري رسمي كمتر ديده مي شود.
چكيده لاتين :
An important feature of contemporary Afghan historiography is its governmental and grammatical nature, in which the role of non-Pashtun tribes has been diminished or neglected due to governance policies. Hence, other tribes have reacted to it and tried to tell their own story of history. Meanwhile, Hazara historians have provided the most serious reaction in the form of historical writings compared to other tribes.
An important question in this regard is the historiographical approaches of Hazara historians, which is the purpose of this article. This has been done by comparative study of Hazara writings and official historiography. The findings show that because Hazara historiography is a reaction to formal historiography, they have acted similarly in many components, including approaches. The three political, ethnocentric, and ancient approaches to Hazara historiography can be traced back as formal historiography.
عنوان نشريه :
مطالعات تاريخي جهان اسلام