عنوان مقاله :
پيدايش قيود «گواهنما» از فعل «گفتن» در فارسي: رويكرد دستوريشدگي
عنوان به زبان ديگر :
Evidential adverbs of goftan ‘say’ in Persian: A grammaticalization account
پديد آورندگان :
داوري، شادي دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده پيراپزشكي
كليدواژه :
قيودگواهنما , دستوريشدگي , گفتن , سايش آوايي , فارسي
چكيده فارسي :
بر اساس آيكهنوالد (2004، 2018)، در برخي از زبان هاي دنيا، اشاره به منبع اطلاعات گفته هاي گويندگان امري اجباري است، اينكه گوينده، آنچه را كه مي گويد، شخصاً با چشم خود ديده، شنيده، بوييده، لمس كرده، از شخص يا اشخاص ديگري شنيده و يا بر اساس حقايق و شواهد موجود، استنتاج نموده است، بايد به لحاظ ابزارهاي دستوري شده در جمله رمزگذاري شود. مفهوم معنايي اخير، يعني بازنمايي منبع اطلاعات گوينده در جمله گواه نمايي ناميده مي شود. آيكهنوالد بر آن است كه اگرچه گواه نمايي، مفهومي جهاني است، ولي گواه نمايي واقعي از رهگذر يك نظام بسته دستوري به تصوير كشيده مي شود. در اين ميان، فارسي از جمله زبان هايي است كه نه تنها گواه نمايي در آن اجباري نيست، بلكه از ديدگاه پژوهشگران اين حوزه، ابزارهاي گواه نمايي نيز در آن دستوري نشده اند. در اين پژوهش برآنيم تا روند پيدايش آن دسته از قيود گواه نما در فارسي را كه از فعل «گفتن» برخاسته اند، بررسي نماييم. بر اين اساس مي كوشيم نشان دهيم كه ساخت «گويا» با مفهوم «قيد گواه نما» در فارسي نو امروز از دستوري شدگي فعل «گفتن»، براي بيان گواه نمايي غيرمستقيم پا به عرصه وجود گذاشته است. داده هاي دوره هاي ميانه، نو متقدم و نو امروز نشان مي دهد كه اين قيد گواه نما از كوتاه شدگي نخستين صورت هاي گواه نماي حاصل از فعل «گفتن» يعني بند«تو گويي» و پس از آن، از قيود گواه نماي «گويي» و «گوئيا» حاصل آمده است. بنابراين اگر چه قيود گواه نماي حاصل از فعل «گفتن» در فارسي، هنوز به مرحله وندشدگي نرسيده اند، اما قطعاً دستوري شده و در اين مسير، از جمله به قيد تحول يافته اند. بر اين اساس، تصور عدم وجود واحدهاي دستوري شدۀ گواه نما در فارسي از بين مي رود.
چكيده لاتين :
Based upon Aikhenvald (2004), there are, in every language, means for showing information source namely, “evidential means”. The present contribution will portray, from a diachronic perspective and with reference to Grammaticalization Dimensions Model the birth of evidential adverbs of goftan ‘to say’ in Persian. Built on a corpus of documents it is argued that the widely-used evidential adverb guyâ ‘apparently’ in New Persian has developed through grammaticalization of the evidential adverb gu?iyâ (gu?i) ,’apparently’, undergoing the 3rd degree of grammaticalization in the late centuries of ENP. It is then exhibited that the aforementioned evidential adverb has in turn rose through grammaticalization of the clause to gu?i ‘you say’, undergoing the 2nd degree of grammatialization. The evidential adverbs of ‘say’ origin in Persian have definitely not undergone affixation through grammaticaliation, be that as it may, they are certain proofs for a recursive grammaticalization cline from sentence to adverb.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي تطبيقي