عنوان مقاله :
پژوهشي در باب نقد بوغوسيان بر رئاليسم دروني پاتنم
پديد آورندگان :
قديري ، حامد دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
پل بوغوسيان , هيلاري پاتنم , نسبيت مفهومي , رئاليسم متافيزيكي , عينيتگرايي , رئاليسم دروني
چكيده فارسي :
پل بوغوسيان در مقام انتقاد از نسبيگرايي و برساختگرايي و دفاع از عينيتگرايي، به استدلالهاي سه تن از افرادي ميپردازد كه در آراي فلسفيشان، نوعي وابستگي واقعيت به توصيف را پذيرفتهاند. يكي از اين افراد هيلاري پاتنم است كه بوغوسيان ديدگاههاي او در باب درهمتنيدگي واقعيت و قرارداد را هدف ميگيرد. بوغوسيان معتقد است كه پديدۀ نسبيت مفهومي مبناي ديدگاه پاتنم در باب درهمتنيدگي واقعيت و قرارداد است. در اينجا مراد از پديده نسبيت مفهومي، حالتي است كه ممكن باشد دو جمله متعارضْ صادق باشند. بوغوسيان پس از شرح اين پديده و رأي پاتنم در باب آن، به نقد رويكرد پاتنم ميپردازد و نهايتا نتيجه ميگيرد كه اين «استدلال» وافي به مقصود نيست و نميتواند درهمتنيدگي واقعيت و قرارداد را توجيه كند. در اين مقاله استدلال خواهد شد كه اولاً پاتنم در همان زمان طرح پديدۀ نسبيت مفهومي به اين نقدها واقف بود و پيشاپيش پاسخهايي به آنها ارائه كرده بود؛ ثانياً برخلاف تصريح بوغوسيان، ديدگاه پاتنم در باب درهمتنيدگي واقعيت و قرارداد مبتني بر پديدۀ نسبيت مفهومي نيست و بر استدلالهاي ديگري (استدلال مدلتئورتيك و استدلال مبتني بر ماجراي مغز در خمره) سوار است. بدينترتيب، حتي اگر نقدهاي بوغوسيان به اين پديده درست باشد، باز هم ديدگاههاي پاتنم مبني بر درهمتنيدگي واقعيت و قرارداد و درهمآميختگي ذهن و جهان رد نميشود مگر آنكه آن دو استدلال نقد شود.