عنوان مقاله :
مقايسهي ديدگاههاي مدرسان شاغل در ايران و ژاپن در اجراي «گروهبندي» در كلاسهاي درس زبان انگليسي
عنوان به زبان ديگر :
A Comparison of the Views of Language Instructors in Iran and Japan on the Implementation of "Grouping" in English Classes
پديد آورندگان :
وثوقي، مرجان داﻧﺸﮕﺎه آزاد اسلامي واحد سبزوار - گروه زبان انگليسي، سبزوار، ايران , بيدي، مليحه داﻧﺸﮕﺎه آزاد اسلامي واحد سبزوار - گروه زبان انگليسي، سبزوار، ايران , شموسي، نعمت اله داﻧﺸﮕﺎه آزاد اسلامي واحد سبزوار - گروه زبان انگليسي، سبزوار، ايران
كليدواژه :
كار گروهي , مهارتهاي اجتماعي , گروهبندي كلاسي , يادگيري مشاركتي , اقدام پژوهي
چكيده فارسي :
در تحقيق حاضر، عوامل مؤثر برگروهبندي در كلاسهاي درس زبان انگليسي از ديدگاه معلمان دو كشور ايران و ژاپن ميان 2 گروه شركتكنندگان شامل نوزده معلم زبان انگليسي شاغل در ايران و ژاپن و هشتادوسه دانشآموز ايراني از طريق يك طرح اقدام پژوهي صحت سنجي شد. ديدگاه معلمان حاكي از وجود هفت عامل شامل يك) سطح زباني، دو) سن، سه) نيازهاي دانشآموزان، چهار) عوامل روانشناختي، پنج) تعداد دانشآموزان در كلاس، شش) تعداد جلسات كلاسي و هفت) تقسيم تصادفي بود كه تمايل معلمان ايراني را در سطوح آموزشهاي غايت-محور و معلمان ژاپني را به سمت روش تدريسهاي فرايند_محوري نشان ميداد. دانشآموزان نيز با در نظر گرفتن عواملي همچون يك) استفاده از همكلاسيهاي قوي در هر گروه، دو) استفاده از گروههاي همگن، سه) اختيار عمل با معلم (دانش و تجربه)، چهار) دوستي و رفاقت، و پنج) رفاقت توأم با سطح زباني، تنها به ارتقاي سطح زباني خود و نه لزوماً ارتقاي سطح مهارتهاي اجتماعي اهميت ميدادند. درنتيجه، با استناد به شواهد بهدستآمده در اين تحقيق، توصيه ميشود قبل از اجراي هر رويكرد جديد_ در اينجا اجراي كارهاي گروهي در راستاي آموزش به شيوهي ارتباطي_ ابتدا ميبايست رويكردهاي ارزشي متصديان آموزش و يادگيري يا همان مدرسان موردبررسي قرار گيرد و در صورت وجود تفاوت، در اساس و پايه، بهجاي اجراي سازوكارهاي مربوطه و صرف هزينه، به بررسي ماهيت اعتقادي معلمان و دانش آموزان آنها و بهويژه به همراستا كردن نگرش متصديان آموزشي با تغييرات جديد پرداخت.
چكيده لاتين :
In the present study, possible factors affecting ‘Grouping’ within English language classes were collected drawing on some English language teachers affiliated in Iran and Japan (no.19) and Iranian learners (no.83). The teachers' viewpoints indicated seven factors, including (1) linguistic level (45.16%), (2) age (3.22%), (3) student needs (3.22%), (4) psychological factors (22.58%), (5) number of students in the classroom 12.90%), (6) the number of classroom sessions (3.22%), and (7) random factors (9.67), which showed the tendency of Iranian teachers to focus on product-oriented while Japanese teachers were more preoccupied with process-oriented methodologies in grouping. Students’ viwes involved some six factors including (1) the use of strong partners in each group (45.09%), (2) using homogeneous groups (29.41%), (3) the ability to act with the teacher (knowledge and experience) (3.92%), friendship (15.68%), and 5) friendship with linguistic level (5.88%) which could show their tendency towards improving their linguistic level and not necessarily their social skills through group work. Consequently, based on the evidence obtained in this study, it is recommended that before implementing any new approach – here, teamwork in communicative-style teaching - we should first consider the value system of teaching and learning in the region rather than implementing the related materials. After examining the beliefs of teachers and their students and in particular teachers, then we can align teachers' attitudes with new changes.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبانشناختي در زبان هاي خارجي