عنوان مقاله :
دستاوردهاي سنت دستورنويسي عربي براي زبانشناسي جديد مطالعۀ موردي: وجه التزامي
پديد آورندگان :
ولي پور، مونا دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران
كليدواژه :
وجه التزامي , عدمقطعيت , سيبويه , فرّاء , دستورنويسي عربي
چكيده فارسي :
سنت دستورنويسي عربي يكي از مهمترين جريانهاي زبانشناسي در طول تاريخ است؛ جرياني كه دستاوردهاي آن در بسياري از موارد با دستاوردهاي مطالعات زبانشناسي جديد برابر است. در اين پژوهش ضمن نشاندادن تطابق تقسيمبندي سهگانۀ انواع وجه فعلي (اخباري، التزامي و امري) با تقسيمبندي سهگانۀ فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربي، روشن ميكنيم كه دستورنويسان زبان عربي كاربردهاي وجه التزامي در اين زبان را چگونه توصيف و با اشاره به چه مؤلفههايي آن را تبيين كردهاند. نتايج اين پژوهش بيانگر آن است كه سيبويه، سردمدار مكتب بصره و صاحب قديميترين كتاب در نحو عربي، به نقش عدمقطعيت در كاربردهاي فعل منصوب (حال التزامي) اشعار داشته و در بحث مربوط به عوامل ناصبه بدان اشاره كرده است. همچنين، ميتوان از خلال برخي از نظرات او، اهميت ديدگاه گوينده در تعيين قطعي يا غيرقطعي-بودن گزاره را استخراج كرد. از سوي ديگر، نشان ميدهيم كه فرّاء، سردمدار مكتب كوفه، چگونه براي تبيين كاربردهاي وجه التزامي نقش زمان و دلالت زماني را دخيل دانسته است. دستورنويسان بعدي به پيروي از آراي نحوي آنها اين بحث را تكميل كردهاند و براي نمونه، به تمايز ميان زمان مطلق و زمان نسبي براي تعيين دلالتهاي زماني حال التزامي اشاره كردهاند. زبانشناسان در قرن اخير بدون مراجعه به يافتههاي اين سنت، اهميت اين دو مؤلفه را در كاربردهاي وجه التزامي كشف كردهاند؛ دستاوردي كه طبق نتايج اين پژوهش، ردپاي آن را در بيش از هزار سال پيش در كتب نحويون زبان عربي، ميتوان ديد.
چكيده لاتين :
no abstract