شماره ركورد :
1196114
عنوان مقاله :
سياست پان‌آسيايي ژاپن در قلمرو مسلمانان اوراسيا (1931-1945)
عنوان به زبان ديگر :
(Japan's Pan-Asian Policy in Muslim Eurasian Sphere (1931-1945
پديد آورندگان :
گل محمدي، علي دانشگاه تهران - دانشكده مطالعات جهان - گروه مطالعات جنوب و شرق آسيا و اقيانوسيه (رشته مطالعات ژاپن)، تهران، ايران.
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
167
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
196
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
آسياگرايي , ژاپن , مسلمانان اوراسيا , قلمرو نفوذ , سازه‌انگاري
چكيده فارسي :
رويارويي با تمدن غرب، آسياگرايان ژاپني و ملي‌گرايان مسلمان را يك سده‌ي پيش در جبهه‌‌اي واحد قرار داد. پذيرش ژاپن در جمع قدرت‌هاي برتر جهان، زمينه‌ساز توسعه‌طلبي اين كشور در منطقه اوراسيا به نام ايدئولوژي آسياگرايي، تحقق آسياي متحد و رهايي مسلمانان از استعمار غرب شد. عدم امكان برقراري روابط رسمي دولت ژاپن با مسلمانان تحت استعمار امپراتوري‌هاي روسيه و چين، موجب ارتباط‌ غيررسمي و پنهاني با كنش‌گران مسلمان در اين منطقه شده‌بود. مساله مهم در اين رابطه، چگونگي بسط و گسترش قلمرو نفوذ در پهنه وسيع و ژئوپلتيك اوراسيا بود كه صرف اتكاء به نيروي نظامي در برابر اين دو قدرت مهم غيرممكن مي‌نمود. از اين‌رو، اين پرسش مهم ايجاد مي‌شود كه با توجه به محدوديت‌هاي نظامي ژاپن در دوره مورد اشاره، چگونه اين كشور در برابر رقبايي هم‌چون امپراتوري روسيه و چين، دست به گسترش و تثبيت قلمرو نفوذ خود در اين بخش از آسيا (به‌ويژه مناطق مسلمان‌نشين) زده‌است؟ در پاسخ، اين فرضيه مطرح مي‌شود كه «ژاپن تلاش كرد تا با اتخاذ سياست پان‌آسيايي به‌عنوان ايدئولوژي جنگ‌هاي توسعه‌طلبانه، تشكيل آسياي يك‌پارچه را با تاكيد بر اشتراكات هويتي، فرهنگي، زباني و نژادي عملي سازد و با استفاده از قدرت نرم و فعاليت‌هاي فرهنگي، از طريق برجسته‌سازي احساسات، عواطف و روايات مشترك و ايجاد هم‌دلي، به‌‌ويژه با مسلمانان اين سرزمين، كنترل اين قلمرو را به‌دست گيرد و با آگاهي از تمايزات فرهنگي، نژادي و زبانيِ ساكنان اين منطقه، با مرزبندي هويتي از مداخله دو قدرتِ همسايه‌ در اين قلمرو جلوگيري كند.» براي بررسي اين فرضيه تلاش شده‌است تا با به‌كارگيري نظريه سازه‌انگاري كه به عناصر معنوي، هنجاري و هويت اجتماعي مي‌پردازد، ميزان تبيين‌كنندگي چنين فرضيه اي با استفاده از روش تجزيه و تحليل منابع تاريخي مورد كنكاش قرار گيرد.
چكيده لاتين :
The confrontation with Western civilization united Japanese Asianists and Muslim nationalists a century ago. The global recognition of Japan as a great power paved the way for its advancement in the Eurasian region in the name of Pan-Asianism ideology, the realization of a united Asia, and the liberation of Muslims from Western colonialism. Due to some limitations, Japanese government had to establish informal and secret relations with Muslim nationalist activists of the Russian and Chinese empires’ colonies. By relying solely on military power, the sphere of influence expansion in the vast geopolitical area of ​​Eurasia against these two great powers was impossible. To this end, Japan sought to establish a unified Asia by emphasizing identity, cultural, linguistic, and racial commonalities by adopting a Pan-Asian policy as the ideology of expansionist wars. In order to establish and expand the sphere of influence in the Eurasian region, the Empire of Japan tried to exert control there by virtue of soft power and cultural activities through highlighting common feelings, emotions and narratives and receiving recognition among the people, especially the Muslims of this region. Perceiving the distinct culture, race and language of the inhabitants of this region, Japanese tried to exclude the two main neighboring powers from interfering in this sphere of influence by identity demarcating. Regarding the hypothesis, the Constructivism theory which deals with spiritual and normative elements was applied to examine the correctness or incorrectness of such a hypothesis.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
پژوهشهاي سياسي جهان اسلام
فايل PDF :
8269588
لينک به اين مدرک :
بازگشت