نقش تفكرات گليستي و نوگليستي در سياست خارجي فرانسه در قبال اتحاديۀ اروپا

يكي از تأثيرات جنگ سرد و نتايج ناشي از آن بر تحولات حوزة بينالملل و سياست خارجي كشورهاي اروپايي، ازجمله فرانسه، تأثيرات فكري و فلسفي بود. اين تأثير به‌صورت تحول از گليسم به نوگليسم همراه با نوعي تغيير از اقتدار يا تسلط به سمت همگرايي بيشتر بود؛ اما در ادامه، سياست خارجي فرانسه ضمن تأكيد بر موقعيت ژئوپلتيك و ذهنيت استقلالطلبانه تحت تأثير تفكر گليسم به‌عنوان نماد هويت ملي، به سمت تحقق ايدة نوگليستيِ بازانديشي در رهيافت اروپايي گرايش يافت. البته، در سياست خارجي فرانسه، همچنان، ايدة تحقق هويت جديد اروپايي بر محور قدرت فرانسه بويژه در بعد نظامي و امنيتي پي گرفته ميشود و هدف اساسي سياست خارجي اين كشور انجام اقدامات براي ارتقاي قدرت در چارچوب اتحاديه اروپا است. ليكن، ايجاد اروپاي متحد، تحت تأثير آراي نوگليستي، از مهم‌ترين اهداف سياست خارجي فرانسه بشمار ميرود. نويسندگان در اين مقاله درصددند به اين سؤال پاسخ دهند كه «تفكرات گليستي و نوگليستي پس از جنگ سرد چه تأثيري بر سياست خارجي فرانسه در قبال اتحاديه اروپا داشته است؟» فرضية اصلي نيز آن است كه سياست خارجي فرانسه در قبال اتحادية اروپا پس از جنگ سرد از پيگيري ايدة «مجد و عظمت فرانسه» به‌عنوان ميراث «گليسم» به سمت ايده نوگليستي «اروپاگرايي بيشتر» باهدف بازتوليد هويت جديد اروپايي تحول‌يافته است. مقالة حاضر با رويكردي توصيفي_تحليلي نگاشته شده و از روش گردآوري دادهها از منابع كتابخانهاي و دادههاي موجود در فضاي مجازي استفاده‌شده است.

no abstract