عنوان مقاله :
بررسي «راهبرد فشار حداكثري » ترامپ بر ايران از منظر «قدرت اجبار»
پديد آورندگان :
عليخاني، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تاكستان - گروه روابط بينالملل، تاكستان، ايران
كليدواژه :
قدرت اجبار , راهبرد فشار حداكثري , تحريمهاي مالي , رهگيري دريايي , عمليات سايبري
چكيده فارسي :
با خروج آمريكا از برجام، راهبرد ترامپ بر مبناي فشار حداكثري و مستمر بر ايران با هدف دستيابي به توافقي جديد و گستردهتر از موضوع هستهاي قرار گرفت. در اين راه مجموعهاي از ابزارهاي مختلف به شكل منسجم، هدفمند و همزمان به خدمت اين راهبرد در آمد. اين مقاله با هدف شناخت غيرتقليلگرايانه از رويكرد ترامپ در برابر ايران، از مفهوم «قدرت اجبار» و ابزارهاي اعمال آن بهعنوان بستري مناسب در جهت فهم مدل تحليل و چگونگي پيشبرد راهبرد فشار حداكثري بهره ميگيرد. سوالات اصلي مقاله اين است كه «راهبرد فشار حداكثري ترامپ بر ايران در چارچوب چه مدلي قابل تحليل است و چگونه اين راهبرد عمل كرده است؟ چه ارتباطي ميان اجزا اين راهبرد وجود دارد؟ نقاط قوت و ضعف آنها چيست؟ براي پاسخگويي به اين پرسش، روش تحقيق مقاله، روش تحليلي و توصيفي است و مهمترين «محدوديت پژوهش» نيز محرمانه بودن دادههاي آماري به واسطه شرايط تحريمي بوده است. مطابق نتيجه كلي مقاله، آمريكا علاوه بر اقدام به تحريمهاي گسترده در حوزههاي اقتصادي، انرژي و تسليحاتي، به رهگيري دريايي، حمايت آشكارتر از اپوزيسيون و حملات گستردهتر سايبري دست زده است تا اين اقدامات توامان را جايگزين جنگ كند. هر چند بهرغم برخي آسيبهاي وارده، تدابير ايران تاكنون موجب عدم تحقق اهداف ترامپ شده است، اما احتمال استفاده بيمحاباتر و خارج از قاعده ترامپ از اين ابزارها قابل پيش بيني است.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
مطالعات بين المللي