عنوان مقاله :
شخصيتي با چهار رونوشت: رمزگشايي از ساختار روايي دايره وار در رمان 1 2 3 4 اثر پل آستر
پديد آورندگان :
تعالي، آنيتا دانشگاه فردوسي مشهد , تائبي نقندري، زهره دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات انگليسي , قربان صباغ، محمودرضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
شخصيت چهارگانه , روايت چهاربعدي , روايت چندجهاني , شخصيت پسامدرن , جهان هاي ممكن
چكيده فارسي :
آخرين رمان پل آستر كه در سال 2017م منتشر شده است، با خلق شخصيتي با چهار رونوشت، بار ديگر قدرت او را در آفرينش رماني تاثيرگذار و درعين حال عجيب و پيچيده به نمايش ميگذارد. عنوان غيرمعمول اين كتاب، 1 2 3 4 (چهار، سه، دو، يك) توجه متنقدان زيادي را برانگيخته است؛ اما نقدهاي اين رمان به روشن كردن پيچيدگيهاي طراحي شده در اين روايت پسامدرن كمك چنداني نكردهاند. جستار پيش رو برآن است تا ساختار روايي برجسته اين اثر را واكاوي كند و با تكيه بر نظريه چندجهاني و جهانهاي ممكن ماري لور رايان، فضاي روايي اين رمان را مورد بررسي قرار دهد. نتايج اين جستار نشان ميدهد آستر در اين رمان نوعي مهندسي روايت در چهار بعد را طراحي كرده است كه در آن، دنياي ذهني شخصيتي به نام فرگوسن در چهار رونوشت ظاهر مي شود. در مهندسي روايت چهارگانه آستر، چندجهاني روايت در چهار شاخه و چهار مسير پيش مي رود تا ماجراهاي زندگي چهار فرگوسن را نقل كند. در پايان روايت و با استفاده از پيچشي نهايي، آستر چهارمين فرگوسن را در مقام نويسنده رماني با نام 1 2 3 4 قرار مي دهد كه ساختار دايره وار روايت را آشكار مي كند. با درك چنين ساختاري، خواننده نقطه صفر روايت (1.0) را كشف مي كند و درمي يابد كه آستر از چه رو روايت را در اين نقطه با ماجرايي شوخي مانند و بي ارتباط به داستان اصلي آغاز مي كند و به پايان مي رساند. وي با تكيه بر دگرگوني ساختار روايت موفق شده است جهت هاي متناقض ذهن و هويت نويسنده را به صورت تجسمي ملموس به نمايش بگذارد. چندجهاني روايت و شخصيت در اين نقطه صفر نمود مي يابد و بدين سان، 1 2 3 4 يك فيلم هولوگرافيك چهاروجهي جان مي گيرد تا شخصيت چهارگانه فرگوسن را براي خواننده تصوير كند.
چكيده لاتين :
Auster’s latest novel, published in 2017, reveals his mastery in creating a complicated and unusual narrative once again. The title of this novel, 4321, has been a point of interest to a number of critics, but their analyses have not been successful in clarifying the complexities of its narratology. The current study aims to investigate the narrative structure of this novel based on Ryan’s possible worlds and multiverse theories. The findings reveal that in this novel, Auster engineers a 4D narrative in which the mental world of a character named Ferguson is represented. In this 4D narrative, the multiverse progresses in four paths to tell the tales of four Fergusons. At the end of the narrative, using a final twist, Auster declares the fourth Ferguson as the author of a book entitled 4321, thus exposing the circular structure of its structure. This revelation helps the reader recognize the point zero of the narrative (1.0) and understand Auster’s motif in beginning and ending the narrative with a joke. The transformation of the narrative structure enables Auster to successfully represent a tangible embodiment of the contradictory layers in the authorial self and mentality. Hence, 4321 comes to life, seemingly similar to a 4D holographic movie, to embody the multiverse of Ferguson’s character in its narrative multiverse.