عنوان مقاله :
تعيين مغايرتهاي اجزاي الگوي مهارتهاي ارتباطي پزشك و بيمار كالگري–كمبريج با نگرش بيماران ايراني
پديد آورندگان :
لباف ، علي دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز تحقيقات فوريتهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني - دپارتمان طب اورژانس , نجات ، سحرناز دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت، مركز تحقيقات بهره برداري از دانش سلامت - گروه اپيدميولوژي و آمار زيستي , ساسانپور ، پگاه دانشگاه علوم پزشكي تهران - دپارتمان طب اورژانس , بصيري ، كمال دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز تحقيقات فوريتهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني - دپارتمان طب اورژانس , كريمي علويجه ، احسان دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز تحقيقات فوريتهاي پيش بيمارستاني و بيمارستاني - دپارتمان طب اورژانس
كليدواژه :
آموزش , ارتباط پزشك-بيمار , ايران , فرهنگ , نگرش
چكيده فارسي :
اهداف: عدم روابط مناسب بين بيمار و كاركنان درمان ميتواند موجب بروز درگيري لفظي و فيزيكي و درنتيجه دخالت نيروي انتظامي و شكايت و مشكلات قانوني متعاقب آن شود. آموزش مهارتهاي ارتباطي با بيماران به دانشجويان پزشكي در ايران با استفاده از الگوي مشاهدهاي كالگري -كمبريج انجام ميشود. با توجه به تفاوتهاي اجتماعي، فرهنگي و باورهاي افراد جامعه در بيماران ايراني، مطالعه حاضر باهدف تعيين مغايرتهاي اجزاي اين مدل با نگرش بيماران جامعه ايراني طراحي و انجام شد. مواد و روشها: اين مطالعه مقطعي در سال ۱۳۹۵ در بيمارستان امام خمينيشهر تهران انجام شد. جامعه آماري شامل بيماران هوشيار بستري در بخش اورژانس بودند. پرسشنامه محقق ساخته براي ارزيابي نگرش بيماران نسبت به اجزاي مهارتهاي ارتباطي بر اساس مدل كالگري كمبريج استفاده شد. اين پرسشنامه حاوي ۳۳ سؤال در مورد اجزاي مختلف مهارتهاي ارتباطي بود و پايايي و روايي آن پيش از استفاده در اين مطالعه تائيد گرديد. يافتهها: درمجموع ۱۰۰ بيمار با ميانگين سني 16/7 ±43/1 سال در مطالعه شركت كردند كه ۵۱ درصد مرد بودند. نگرش بيماران با دستورالعمل موردنظر در برخي موارد مغايرت داشت. در بين بيماران ساكن روستا موافقت بيشتري با دست دادن با پزشك وجود داشت (۰/۰1=p)؛ مردان بيشتر موافق بودند كه با نام خطاب شوند (۰3/۰=p) ولي زنان بيشتر تمايل داشتند كه با عبارت خانم بدون ذكر نام يا نام خانوادگي خطاب شوند (0/04=p)؛ ۶۸ درصد بيماران تمايل داشتند كه در حين ويزيت در مقابل پزشك بنشينند؛ فقط ۳۱ درصد پاسخدهندگان اجازه گرفتن پزشك قبل از معاينه را لازم ديدند؛ فقط ۳۱ درصد بيماران موافق بودند كه پزشك به بيمار غيرهمجنس خود نگاه كند. در ساير آيتمها تفاوت معنيداري ثبت نشد. نتيجهگيري: نگرش بيماران شركتكننده در مطالعه حاضر با دستورالعمل موردنظر در برخي موارد مغايرت دارد و لذا بهتر است كه مدل مورداستفاده فعلي جهت آموزش مهارتهاي ارتباطي كالگري -كمبريج براي ارتباط پزشك و بيمار در قسمتهايي با توجه به فرهنگ جامعه ايراني بازنگري شود.