مطالعه تجربه زيسته زنان سرپل‌ذهاب در زلزله

زلزله به لحاظ گستره‌ تأثيراتي كه بر زندگي افراد دارد، متغيرمهمي در تحول حيات اجتماعي جوامع محسوب مي‌شود. پيامدهاي اجتماعي فاجعه بر اساس سن، جنسيت، طبقه اقتصادي و اجتماعي متفاوت است. كودكان، زنان و افراد كم‌درآمد، بيشترين آسيب در زمان فاجعه را تجربه مي‌كنند. مطالعه حاضر پژوهش كيفي است كه باهدف درك تجربه زيسته زنان سرپل‌ذهاب از زلزله انجام شده است. در اين پژوهش با استفاده از رويكرد پديدارشناختي، مصاحبه‌هاي عميق نيمه ساختار يافته با 30 نفر از زنان زلزله‌زده انجام و 90 متن مصاحبه و 10 متن نوشتاري تجربه خود زيسته و تفسير آن‌ها به 120 واحد معنايي ثبت‌شده است. يافته هاي اين پژوهش كه 18 درون‌مايه فرعي و در نهايت 5 درونمايه اصلي است، نشان مي دهد كه در سرپل‌ذهاب زنان شرايط بسيار سختي را سپري مي‌كنند. بي‌هويتي و عدم انطباق آنان با وضعيت پس از زلزله، سوءاستفاده‌هاي جنسي، اقدام به خودكشي‌، پايين آمدن سن اقدام به خودكشي، فوبياي زلزله و پسازلزله، تغيير ناگهاني سبك زندگي، فقدان آرامش، فقدان امكانات و توان مالي، وضعيت دشوار و نابساماني كمي و كيفي مدارس، افزايش نزاع در خانواده، افزايش طلاق، افزايش خشونت سبب بروز نابسماني اجتماعي، رواني و فرهنگي در اين شهر شده است.