شماره ركورد :
1198412
عنوان مقاله :
آزمون الگوي واحد(UM) عرضه كار خانوار
پديد آورندگان :
زعفرانچي ، ليلا سادات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده اقتصاد
از صفحه :
61
تا صفحه :
87
كليدواژه :
الگوي واحد , تجميع درآمدغيركاري , تقارن اثرات دستمزدي , عرضه كار خانوار
چكيده فارسي :
از اهداف اصلي متخصصين بازار كار بررسي تطابق الگوهاي مختلف اقتصادي با داده‌هاي موجود و شناسايي برترين الگو جهت برنامه‌ريزي، سياست‌گذاري، و پيش‌بيني است. بر اين اساس كشف رفتار و تعاملات بين اعضاء مي تواند بر فرآيند مصرف، عرضه كار و ساير تصميمات اين نهاد و از اين رو بر رفاه خانوار تاثير گذار باشد. تغيير الگوي زندگي خانوادگي از يك نفر شاغل به اشتغال هر دو زوج، الگوي ثابت مردسرپرست خانوار و زن خانه دار را دستخوش تغييرات كرده است. تغييرات وسيع تكنولوژي و ارتقاء تحصيلات زنان، شهرنشيني، افزايش هزينۀ خانوار، دگرگوني ‌نقشي در خانوار و ... بستر افزايش عرضۀ كار بازاري زن و شوهر را بطور همزمان فراهم نموده است و لذا بررسي رفتار عرضه نيروي كار زوجين، از جمله مسائل مهم سياستگذاري در بازاركار محسوب مي شود. در اكثر ادبيات اقتصاد خُرد نئوكلاسيك رفتار تصميم گيري زوجين در خانوار بر اساس الگوي واحد (Unitary Model) تجزيه و تحليل مي گردد. اين الگو با پايه گذاري ادبيات اوليه توسط ساموئلسون (1956) و گسترش آن توسط بكر (1973) شناخته مي شود. در الگوي واحد(UM) از ابزار اقتصاد نئوكلاسيك براي كشف ارتباطات عرضه نيروي كار استفاده شده و خانوار به عنوان يك واحد، حداكثر سازي تابع رفاه جمعي (Social welfare function ) جمع توابع مطلوبيت اعضا با قيد محدوديت بودجۀ كل را هدف قرار مي دهد. از نيازهاي اساسي هر الگوي ايستا و پويا، ايجاد شرايط مناسب دربرآورد تجربي به شمار مي رود. از اين زاويه  الگوي واحد (UM) با معرفي محدوديت هاي قابل آزمون، قدرت شناسايي رفتار عرضه نيروي كار خانوار را در غالب فروضي خاص فراهم آورده است. مي توان نتيجه گرفت خلاصه عرضه كار الگوي واحد (UM) داراي دو مجموعه از قيود اصلي قابل آزمون است: تجميع درآمد (Income pooling ) و تقارن اثرات دستمزدي ( Symmetry of wage effects).  پژوهش حاضر در تلاش است تا با آزمون قيود اصلي الگوي واحد(UM)، قابليت اين الگو را در شناسايي رفتار عرضه نيروي كار خانوار كشور بررسي نمايد. اين امر مي تواند اطمينان سياستگذار بازار كار را در بكارگيري الگوي نئو كلاسيك جهت تعيين وضعيت موجود و پيش بيني وضع مطلوب فراهم آورد. در اين راستا در گام اول، الگوي عرضه نيروي كار زوجين هر دو شاغل و داراي درآمد غير كاري بر اساس طرح آمارگيري هزينه درآمد خانوار شهري و روستايي در سال 1392 برآورد گرديده است. تخمين توابع عرضۀ ساعات كار زوجين هر دو شاغل و داراي درآمد غير كاري( متفرقه) با توجه به روش هاي آماري و اقتصاد سنجي قابل ملاحظه در دو زير مجموعه خطاي در اندازه گيري (Error in measurement)، تورش تقسيم (Division bias) و درونزايي (Indogenity ) و در چارچوب دو الگوي خطي نيمه لگاريتمي، با لحاظ تفكيك و تجميع درآمد غير كاري (متفرقه) صورت گرفته است. روش تخمين با فرض درونزايي متغير دستمزد، در هر دو الگوي عرضه كار زوجين بر اساس روش گشتاورهاي تعميم يافته (Generalized Method of Moments) بوده و جهت رفع تورش انتخاب نمونۀ متغير دستمزد در الگوي عرضه ساعات كار زنان از روش دو مرحله اي هكمن (Heckit) استفاده شده است. در گام دوم مطالعه، جهت آزمون الگوي واحد (UM) دو قيد تجميع درآمد غير كاري و تقارن اثرات دستمزدي (شرايط اسلاتسكي) بررسي شده است. نتايج در نمونۀ مطالعه شده نشانگر تاييد قيد تجميع درآمد در الگوي عرضه ساعات كار مردان و رد اين قيد در الگوي عرضه ساعات كار زنان در خانوار است. اين در حالي است كه نتايج آزمون قيد تقارن اسلاتسكي در هر دو الگوي عرضه ساعات كار زوجين تاييد مي شود. نتايج آزمون الگوي واحد (UM) بر اساس داده‌هاي مطالعه شده، اگرچه شواهد مهمي را به نفع نظريه نئوكلاسيك فراهم مي‌آورد و نشان مي‌دهد كه اين الگو مي‌تواند مرجعي قابل ‌اعتنا در حوزۀ تبيين رفتار عرضه كار زوجين در خانوار به‌شمار رود، اما همچنان جهت بهبود سياستگذاري توجه به الگوهاي جديد عرضه كار زوجين در خانوار مطابق با داده‌هاي ملي مي‌تواند در تحقيقات آينده مورد توجه قرار گيرد.
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري
لينک به اين مدرک :
بازگشت