تعارض اصل و ظاهر در احكام خانواده

برخي از فقها بر اين باورند كه در تعارض اصل و ظاهر، ظاهر بر اصل مقدم مي گردد. با توجه به اينكه در حال حاضر دادگاه ها رويه واحدي ندارند، برخي از قضات ارتكازاً ظاهر را بر اصل ترجيح مي دهند و برخي ديگر اصل را بر ظاهر مرجح مي دارند. در نوشتار حاضر كه به روش توصيفي خواهد بود نگارندگان سعي دارند با توجه به مباني نظريات مختلف فقها در وجه ترجيح هر يك از اصل و ظاهر بر يكديگر، مستدل به بيان نظريه برتردر تعارض اصل و ظاهر بپردازند. هدف اصلي در اين پژوهش بررسي معاني اصل و ظاهر و همچنين ديدگاه فقها در اين زمينه بوده و بررسي موارد كاربردي اين مبحث در جريان دادرسي در مورد مسائل خانواده است تا مشخص شود دادرس در برخورد با چنين مواردي در هنگام دادرسي كدام را بر ديگري ترجيح مي دهد. در اين مقال سعي شده است با توجه به استعمالات فقها و اصوليان، روش استفاده از اين مباني و شرايط آنها در استنباط هاي فقهي را به دست آورده و از اين طريق تا حدودي تحليل جامع و مانعي از آن ارائه شود.