عنوان مقاله :
فهم «ميدان» بر مبناي اطوارِ معنايي آن
پديد آورندگان :
نجفي ، مهنام دانشگاه يزد - دانشكده هنر و معمارى , شكوري ، رضا دانشگاه هنر - دانشكده معمارى و شهرسازى
كليدواژه :
ميدان , معني , زبان فارسي , شبكۀ مفهومي , تاريخ مفهوم
چكيده فارسي :
در اين مقاله هدف فهم وجوهي از چيستي فضاي «ميدان» است كه، در بستر زبان فارسي، به مثابۀ مظهري از زندگي فارسي زبانان، قابل بررسي است، و تحقق اين مهم فقط با تعمق در واژۀ «ميدان» و جست وجوي اطوار معنايي آن امكان مي يابد. به اين منظور، به سراغ واژه نامه هاي فارسي و متون تاريخي رفته ايم و اطوار معنايي «ميدان» را با بهره مندي از فنون حيطۀ زبان شناسي ــ چون يافتن حوزه هاي معنايي، كشف روابط مفهومي، و درك استعاره ها ــ جست وجو كرده ايم. با استنباط ريشه ها، معني ها، تركيب ها، مفاهيم مرتبط (مترادف و متناظر و متقابل )، و استعاره هاي «ميدان»، اين مفهوم را در درون شبكه اي از مفاهيمْ جاي داده و معنادار كرده ايم و به روش تفسيري، چيستي آن را روشني بخشيده ايم. شبكۀ مفاهيم «ميدان» زمان مند است و با گذر زمان تحول مي يابد. با بررسي تحولات اين شبكه به جست وجوي تاريخ مفهوم «ميدان» پرداخته ايم و در روند تحولات آن مطالعه كرده ايم. مبتني بر نتايج حاصل شده، «ميدان»، به مثابۀ فضايي عمومي، حوزه هاي معنايي متعددي را شامل مي شود كه بر انواع مختلفي از كاركردها و صورت هاي آن دلالت مي كنند و ضمن روشن كردن نقش و غايت «ميدان»، از انعطاف اين مفهوم خبر مي دهند. ميدان، در كلان ترين تعبير، عرصۀ باز و گشاده اي بوده كه مجالي براي رويدادهايي بسيار متفاوت فراهم مي آورده است، از خريدوفروخت، به مثابۀ امري روزمره و دائمي، تا برگزاري مراسم ويژه در ايامي خاص كه بزنگاه مواجهۀ شاه و اعيان با رعايا مي شده و سازوكار قدرت را تثبيت مي كرده است. «ميدان» ظرفي بوده كه فرصت نماياندن و عيان شدن، هنرنمايي، و رقابت را فراهم مي آورده و صحنه اي براي نمايش و داوري ترتيب مي داده است. بررسي تاريخ اين مفهوم، در دل شبكۀ مفاهيمش، از تحولي حكايت مي كند كه در تحول صحنۀ نمايش «ميدان» ريشه دارد، وقتي مردم از تماشاچيانِ نمايشِ اعيان به بازيگرانِ صحنه تبدبل مي شوند و ميدان «عرصۀ اجتماع» ايشان خواهد بود.