پديد آورندگان :
شكري, محمود دانشگاه قرآن و حديث تهران , قندهاري, محمّدهادي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - دانشكده علوم انساني - گروه فلسفه , افضلي, علي مؤسّسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران , كريمي, حميد دانشگاه علم و صنعت تهران
چكيده فارسي :
متكلّمان در ماهيّت نفس اختلاف نظر دارند كه آيا نفس جوهر است يا نه؟ قائلين به جوهر بودن نفس دربارۀ مجرّد بودن يا نبودن نفس اختلاف دارند. آراي متكلّمان متقدّم در مسألة تجرّد نفس با ديدگاه متأخّران متأثّرِ از فلاسفه تفاوت دارد. آنچه در آثار بيشتر قدما درباره تجرّد نفس ديده ميشود، چيزي جز قول به مغايرت نفس با بدن نيست. بسياري از متكلّمان وجود هر نوع مجرّد، چه عقلي و چه نفسي، را نفي ميكنند و تنها خداوند را موجودي «مجرّد» به شمار ميآورند. حال آنكه تأكيد متكلّمان متأخّر بر تجرّد نفس است امّا حكما به امري مجرّد ميگويند كه روحاني محض بوده و مخلوط با مادّه نباشد.نتيجه ي بررسي براهين آنكه: برهان مبتني بر تجرّد مفاهيم كلّي و برهان درك طبايع و مفاهيم كليّه، نمىتوانند تجرّد همۀ نفوس انسانى را اثبات كنند. همچنين، صرف صدور افعال نامتناهى از نـفس نـاطقه مـستلزم تجرّد آن نيست. در برهان آگاهي قوّه عاقله به بدن در برخي موارد به دليل باطل بودن يكي از مقدّمات، ناتمام است. در ارزيابيِ دو برهان عدم ضعف نفس با وجود ضعف قواي جسماني و عدم صدور دو اثر متّضاد از فاعل جسماني نيز هر دو برهان، اقناعي و ناتمام است. لذا، درواقع حقيقت نفس پشت پرده ابهام قرار دارد و كسي نتوانسته آنگونه كه سزاوار است حقيقت آن را بيابد، جز اولياي الهي كه به عالم مجرّدات راه يافتهاند.